مركز مشاوره

روانشناسي مردان مطلقه
روانشناسان بر اين باورند كه ازدواج كردن با مرد مطلقه نبايد در دام دلسوزي آنها افتاد .
بلكه بايد معيارهاي خود را در نظر داشته باشيد.
روانشناسي مردان مطلقه
معيار ازدواج با مرد مطلقههنگامي كه با خواستگار مرد مطلقه مواجه مي‌شويد .اولين كار سنجش مي باشد.البته اصلا ضروري نمي باشد كه در اولين ارزيابي‌ها .مطلقه بودن او را مورد سنجش قرار دهيد.در آغاز بايد به خوبي ارزيابي كنيد كه:
آيا ملاك ها و همينطور معيارهاي شما براي ازدواج را دارا ميباشد يا خير؟
ازدواج با مرد ايده آلاگر معيارهاي شما براي ازدواج كردن با شما را برخوردار بود .
و از نظر شما به يك مرد ايده آل محسوب مي شد .

مي توانيد به ازدواج كردن با او فكر كنيد.
در غير اين صورت چنين شخصي براي ازدواج كردن با شما مطلوب نمي باشد.
مطالب و مقالات سايت “مشاوره ازدواج” توسط تيم تخصصي مشاوران و روانشناسان تهيه و پشتيباني شده است.
ازدواج از روي دلسوزيهرگز نبايد به دليل دلسوزي و يا حس ترحم تصميم به ازدواج كردن با يك مرد مطلقه رابگيريد.
به دليل اينكه اين گونه ازدواج‌ها ابتدا شايد خانم ها احساس خوبي داشته باشد.
ولي با گذشت زمان زندگي مشترك اين حس از ميان برداشته مي‌شود.
و در آن حس منفي يا يك تنفر ايجاد مي‌شود .
در حقيقت تنها علتي كه بايد موجب ازدواج كردن با يك مرد مطلقه باشد.
ويژگي هاي خود او مي باشد .

منبع:مشاوره ازدواج-روانشناسي مردان مطلقه

تحقير و توهين به همسر يكي از رفتارهاي مخرب و آسيب‌زا در روابط زناشويي است. اين رفتار مي‌تواند تأثير منفي زيادي بر سلامت روان و جسمي همسر، روابط زوجين و حتي فرزندان آنها داشته باشد. در اين مقاله به بررسي علل، پيامدها و راهكارهاي مقابله با تحقير و توهين به همسر خواهيم پرداخت.
علل تحقير و توهين به همسرعوامل مختلفي مي‌توانند باعث علت بي احترامي مردبهزن شوند. برخي از اين عوامل عبارتند از:
خودمحوري و تسلط طلبي همسر: برخي از همسران به دليل خودمحوري و تسلط طلبي خود، سعي مي‌كنند همسر خود را كوچك كنند و از اين طريق احساس قدرت و برتري كنند.عدم اعتماد به نفس همسر: برخي از همسران به دليل عدم اعتماد به نفس خود، سعي مي‌كنند با رفتارهاي تحقيرآميز، همسر خود را كوچك كنند تا خود را برتر نشان دهند.وجود مشكلات و اختلافات در زندگي زناشويي: برخي از همسران به دليل وجود مشكلات و اختلافات در زندگي زناشويي خود، عصبانيت و ناراحتي خود را با رفتارهاي تحقيرآميز به همسر خود نشان مي‌دهند.وجود الگوهاي رفتاري نامناسب در خانواده: برخي از همسران از رفتارهاي پدر يا مادر خود در خانواده الگوبرداري مي‌كنند و اين رفتارها را در زندگي زناشويي خود تكرار مي‌كنند.پيامدهاي تحقير و توهين به همسرتحقير و توهين به همسر مي‌تواند پيامدهاي منفي زيادي داشته باشد. برخي از اين پيامدها عبارتند از:
عوامل فردي: برخي از افراد، به دليل مشكلات شخصيتي، تمايل بيشتري به توهين كردن به ديگران دارند. اين افراد ممكن است عزت نفس پاييني داشته باشند و به دنبال جلب توجه يا تسلط بر ديگران باشند.عوامل محيطي: برخي از عوامل محيطي، مانند استرس، فقر و خشونت خانگي، مي‌توانند احتمال توهين به همسر را افزايش دهند.عوامل ارتباطي: برخي از افراد، مهارت‌هاي ارتباطي ضعيفي دارند و نمي‌توانند به طور سازنده با مشكلات خود مواجه شوند. اين افراد ممكن است به جاي بيان احساسات خود به طور مستقيم، از توهين كردن به همسر خود استفاده كنند.آسيب به عزت نفس همسر: تحقير و توهين به همسر مي‌تواند باعث آسيب به عزت نفس و اعتماد به نفس همسر شود. همسر ممكن است احساس كند كه ارزشمند نيست و شايسته احترام نيست.ايجاد احساس ناامني در همسر: تحقير و توهين به همسر مي‌تواند باعث ايجاد احساس ناامني در همسر شود.

همسر ممكن است احساس كند كه همسرش او را دوست ندارد و به او اهميت نمي‌دهد.كاهش اعتماد بين زوجين: تحقير و توهين به همسر مي‌تواند باعث كاهش اعتماد بين زوجين شود. همسر ممكن است احساس كند كه همسرش به او اعتماد ندارد و او را جدي نمي‌گيرد.آسيب به روابط اجتماعي همسر: تحقير و توهين به همسر مي‌تواند باعث شود كه همسر در جمع احساس خجالت و شرم كند. اين امر مي‌تواند بر روابط اجتماعي همسر تأثير منفي بگذارد.افسردگي، اضطراب و ساير مشكلات رواني: تحقير و توهين به همسر مي‌تواند باعث بروز افسردگي، اضطراب و ساير مشكلات رواني در همسر شود.افزايش احتمال خيانت: تحقير و توهين به همسر مي‌تواند باعث افزايش احتمال خيانت همسر شود. همسر ممكن است براي جبران احساسات منفي خود، به دنبال رابطه‌اي خارج از ازدواج باشد.ايجاد احساس خشم، نفرت و كينه در همسر: توهين به همسر، مي‌تواند احساس خشم، نفرت و كينه را در او ايجاد كند. همسري كه مورد توهين قرار مي‌گيرد، احساس مي‌كند كه مورد بي‌احترامي قرار گرفته است. اين احساس، مي‌تواند منجر به بروز رفتارهاي پرخاشگرانه و مخرب در او شود.آسيب به روابط زناشويي: توهين به همسر، مي‌تواند به روابط زناشويي آسيب برساند. اين رفتار، مي‌تواند منجر به كاهش صميميت و نزديكي بين همسران شود. همچنين، مي‌تواند زمينه‌ساز بروز مشكلات و اختلافات در رابطه شود.

منبع:مشاوره ازدواج-تحقير و توهين به همسر ✔️ آيا اين رابطه عادي است؟

ازدواج با بزرگتر از خود:فاصله سني زن و شوهر را مي‌توان ۲ تا ۴ سال دانست.
كه در بعضي از منابع دو تا ۷ سال هم در نظر گرفته شده است.
ازدواج با بزرگتر از خود
اختلاف سن در ازدواجالبته اين به اين معنا نمي باشد كه اگر يكي دو سال اين سن ها ها بيشتر باشد يا كم شود نبايد ازدواج صورت گيرد.
شايد بتوان بيان كرد كه اگر همه زمينه‌ها مورد ارزيابي قرار گرفته باشد.
و مشكل به خصوصي نباشد مي توان از فاصله سنيچشم پوشيد .
اما با اين وجود بهترين و مطلوب ترين فاصله سني ۲ الي ۴ سال مي باشد.
طبيعي مي‌باشد كه اگر ساير موقعيت مطلوب نباشد باز هم نمي توان ازدواج موفق داشته باشيد.
مطالب و مقالات سايت “مشاوره ازدواج” توسط تيم تخصصي مشاوران و روانشناسان تهيه و پشتيباني شده است.

فلسفه رعايت اختلاف سن در ازدواجفلسفه‌ي چنين فرق سني اين مي باشد كه:اول خانم ها زودتر از آقايان به بلوغ عقلي و جسمي مي‌رسند .و در آخر زودتر به پختگي رواني خواهند رسيد.از طرف ديگر هم احتياج هاي جنسي در رابطه با خانوم ها زودتر فروكش خواهد كرد.و به علت آماده بودن زودتر خانمها براي ازدواج كردن .و بلوغ اجتماعي اين فرق داشتن سني مطرح شده است.ديدگاه اسلام در ازدواج با بزرگتر از خوداز ديدگاه اسلام تناسب داشتن متفاوت در ازدواج به عنوان هم كفو بودن مطرح مي باشد.
كفو هم بودن دو همسر به معني تناسب و يكسان بودن .يكسان بودن در رابطه با سني يعني در نظر داشتن با منطق فرق سني مي باشد.از نظر اسلام ازدواج كردن با فرق سني فراوان امر نامشروعي نمي باشد.

نبودن تفاهم در اختلاف سن ازدواجبا بيشتر شدن سن انعطاف آدمي كم مي‌شود و همين عوامل در زندگي مشترك باعث مشكل خواهد شد.

منبع:مشاوره ازدواج-ازدواج با بزرگتر از خود

مدت زمان دوره نامزدي و عقددر كشور ما منظور از دوران نامزدي زماني است كه پسر از دختر به طور رسمي و خانوادگي خواستگاري مي كند و قرار است با هم ازدواج كنند. از آن جا كه دوران نامزدي يا دوران پيش از عقد، مرحله اي براي شناخت بهتر و بيش تر طرفين از يكديگر است، اين تصور پيش مي آيد كه طولاني بودن اين دوران بهتر است، اما بايد گفت طولاني شدن دوران نامزدي مي تواند مشكلات زيادي ايجاد كند.
در اين بخش در مورد مزايا و معايب طولاني يا كوتاه بودن دوران نامزدي و بهترين مدت زمان دوره نامزدي و عقد و راه كار كاهش مشكلات اين دوران صحبت خواهيم كرد.
مدت زمان دوران نامزدي چقدر بايد باشد؟ |زمان مناسب عقددوران نامزدي براي شناخت بيش تر زوجين و خانواده ها و همچنين آماده شدن براي مراسم ازدواج و مسئوليت پذيري در زندگي آينده است. بنابراين تصميم گيرنده اصلي براي تعيين مدت نامزدي خود زوجين مي باشند.
زوج بايد در دوران نامزدي و پيش از عقد و ازدواج به شناخت كافي نسبت به هم رسيده باشند. از نظر روانشناسان زمان لازم براي رسيدن به شناخت كافي بين ۸تا ۹ ماه مي باشد، البته اين زمان بايد به طور موثر و جدي حول شناخت طرفين از يكديگر و صحبت كردن در مورد مسائل مهم باشد، در نتيجه ديدارهاي زيادي بايد در اين بين صورت پذيرد.

بسته به نوع آشنايي و ازدواج دوران نامزدي مي تواند كوتاه يا بلند شود. براي مثال در ازدواج هاي مدرن طرفين قبل از خواستگاري با يكديگر در ارتباط هستند؛ اگر زمان دوستي و آشنايي طولاني بوده است و دو طرف به شناخت نسبي از هم رسيده اند، دوران نامزدي مي تواند كوتاه تر باشد و اگر دوران دوستي طرفين كوتاه بوه است، مي توانند دوران نامزدي را طولاني تر تعيين كنند.
در ازدواج سنتي كه طرفين از قبل هيچ زمينه آشنايي و دوستي قبل از خواستگاري نداشته اند نيز، بهتر است دوره نامزدي بيش از ۶ ماه باشد تا در اين مدت طرفين، شناخت نسبي از يكديگر پيدا كنند و اخلاقيات و تفكرات يكديگر را بشناسند تا عدم شناخت باعث بروز مشكلات بعد از ازدواج نگردد.
مدت زمان عقد تا عروسي و تعيين مدت دوره نامزديتعيين مدت دوره نامزدي | مدت زمان عقد تا عروسيموارد مهمي كه در تعيين طول دوره نامزدي مهم است مي توان به موارد زير اشاره كرد:
شرايط مالي براي تعيين دوران عقددر برخي موارد خانواده و عروس و داماد در پي خريد جهيزيه و تهيه مسكن و موارد لازم براي ازدواج هستند و به خاطر گراني ها، ممكن است مشكلاتي به وجود آيد. در اين شرايط بايد انعطاف پذير بود و با همدلي و درك متقابل مشكلات پيش آمده را حل كرد و زندگي مشترك را با كمي تاخير ولي با آرامش و عشق آغاز كرد.

منبع:مشاوره ازدواج-مزايا و معايب طولاني شدن يك رابطه

اهداف ازدواجبسيار مشخص و واضح است. اهدافي چون احساس رضايت و رسيدن به آرامش دروني، لمس حس خوشبختي و همچنين آرامش حس جنسي به ميزان متداول و از اين دست اهداف مي باشد و اهدافي چون به ازدواج به خاطر پول و يا تنها ارضاء ميل جنسي و فرار از خانواده اهدافي پوچ بوده و سرانجامي خوش را در پي ندارد.
دستيابي به رفاه بيشتر با ازدواجشرايط اقتصادي و سطح رفاه مالي در حال حاضر هم به عنوان انگيزه ازدواج و هم سد راه ازدواج تلقي مي شود.
” من ۲۸ سالمه، كارمند يك شركتم و درآمد نسبتا خوبي دارم اما ترجيح مي دم فعلا مجرد بمونم، چون خانواده ها به ازدواج به چشم يك معامله اقتصادي نگاه مي كنند.من دوست ندارم فعلا از اهدافم دست بكشم و خودم رو در فشار مالي و مشكلات اقتصادي قرار بدم”
بسياري از افراد ازدواج را مانعي بر سر راه پيشرفت شغلي و اقتصادي خود مي دانند و معتقدند ازدواج باعث تحمل فشار اقتصادي، از دست دادن پس انداز مالي و دست كشيدن از بلندپروازي هاي مالي آن ها مي شود.
در مقابل عده اي ازدواج را وسيله اي براي دست يابي به رفاه بيشتر، اتحاد و انگيزه اي براي ساختن يك زندگي غني مي دانند.
به هر حال ازدواج و تشكيل خانواده و به دنبال آن تولد فرزندان، همگي نيازمند صرف هزينه اقتصادي و رواني است.
معمولا نگاه صفر و صدي به ازدواج ( ازدواج به خاطر پول يا ازدواج نكردن بخاطر از دست دادن موقعيت هاي اقتصادي بهتر) مشكل ساز است.
marriange money ازدواج به خاطر پول، بازي با زندگي ديگران استاما نگرش درست به ازدواج چيست؟ازدواج به عنوان يك تصميم منطقي در مقابل ازدواج به عنوان تصميمي اقتصادي يا عاطفي چه پيامدها و مزيت هايي دارد؟
ازدواج به عنوان يك تصميم عاطفيمعمولا افرادي كه بعد از يك دوره دوستي يا دلدادگي تصميم به ازدواج با يكديگر را دارند به راحتي بسياري از ملاك هاي مهم خود براي ازدواج را ناديده مي گيرند.
يكي از اين ملاك ها نيز رفاه اقتصادي يا شرايط مالي است كه ممكن است افراد با تكيه بر عشق و علاقه به يكديگر و ناديده گرفتن مشكلات پيش رو، از آن رد شوند.

اين افراد ممكن است به دليل ترس از برداشت منفي همسر آينده خود، ترس از اينكه از نظر او فردي مادي گرا محسوب شوند و يا به علت نگراني از ايجاد ناراحتي و دلخوري، از صحبت درباره مسائل مالي خودداري كنند.
در مقابل عده اي نيز ممكن است به دليل ترس از دست دادن محبوب و معشوق خود، با دروغ گفتن يا پنهان كاري به سوالات او پاسخ دهند.
در چنين شرايطي زندگي با محدوديت هاي مالي بخصوص براي فردي كه سال هاي مجردي را در رفاه اقتصادي گذرانده مي توان طاقت فرسا و مشكل ساز گردد.
در حالي كه صحبت كردن با صراحت و البته با صداقت در مورد مسائل مالي، باعث روشن شدن انتظارات و داشتن يك چشم انداز منطقي از زندگي مشترك و آينده مي گردد.

منبع:مشاوره ازدواج-سن مناسب ازدواج

اهداف ازدواجبسيار مشخص و واضح است. اهدافي چون احساس رضايت و رسيدن به آرامش دروني، لمس حس خوشبختي و همچنين آرامش حس جنسي به ميزان متداول و از اين دست اهداف مي باشد و اهدافي چون به ازدواج به خاطر پول و يا تنها ارضاء ميل جنسي و فرار از خانواده اهدافي پوچ بوده و سرانجامي خوش را در پي ندارد.
ازدواج به خاطر پول درست است يا نه؟ازدواج يك تصميم مهم در زندگي هر فرد است كه بايد با دقت و بررسي فراوان گرفته شود. يكي از عواملي كه مي‌تواند در تصميم‌گيري براي ازدواج تأثيرگذار باشد، مسائل مالي است. در برخي موارد، افراد ممكن است به خاطر پول با يكديگر ازدواج كنند. اين مسئله مي‌تواند عواقب مثبت و منفي داشته باشد.
دلايل ازدواج به خاطر پولدلايل مختلفي وجود دارد كه مي‌تواند افراد را به ازدواج به خاطر پول ترغيب كند. برخي از اين دلايل عبارتند از:
نياز مالي:برخي افراد ممكن است به خاطر نياز مالي با يكديگر ازدواج كنند. به عنوان مثال، فردي ممكن است به خاطر تامين هزينه‌هاي زندگي خود با فردي ثروتمند ازدواج كند.جاه طلبي:برخي افراد ممكن است به خاطر جاه طلبي با يكديگر ازدواج كنند. به عنوان مثال، فردي ممكن است به خاطر موقعيت اجتماعي و اقتصادي فرد ديگري با او ازدواج كند.ترس از تنهايي:برخي افراد ممكن است به خاطر ترس از تنهايي با يكديگر ازدواج كنند. به عنوان مثال، فردي ممكن است به خاطر بالا رفتن سن و ترس از تنهايي با فردي ازدواج كند كه از نظر مالي وضعيت مناسبي دارد.عواقب ازدواج به خاطر پولازدواج به خاطر پول مي‌تواند عواقب مثبت و منفي داشته باشد. از جمله عواقب مثبت اين نوع ازدواج مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:
رفع مشكلات مالي:ازدواج به خاطر پول مي‌تواند مشكلات مالي يكي از زوجين را برطرف كند. اين امر مي‌تواند به بهبود كيفيت زندگي آنها كمك كند.دسترسي به امكانات رفاهي بيشتر:ازدواج به خاطر پول مي‌تواند به زوجين كمك كند تا به امكانات رفاهي بيشتري دسترسي داشته باشند. اين امر مي‌تواند زندگي آنها را راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر كند.از جمله عواقب منفي ازدواج به خاطر پول مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:
عدم رضايت از زندگي مشترك:ازدواج به خاطر پول ممكن است باعث شود كه يكي يا هر دو زوج از زندگي مشترك خود رضايت نداشته باشند. اين امر مي‌تواند منجر به مشكلات و اختلافات در زندگي آنها شود.پايداري پايين زندگي مشترك:ازدواج به خاطر پول ممكن است باعث شود كه زندگي مشترك آنها پايدار نباشد. اين امر به اين دليل است كه پايه‌هاي اين نوع ازدواج بر عشق و علاقه بنا نشده است.احساس گناه و شرمندگي:فردي كه به خاطر پول با ديگري ازدواج مي‌كند، ممكن است در طول زندگي احساس گناه و شرمندگي كند. اين امر مي‌تواند منجر به مشكلات روحي و رواني براي او شود.دستيابي به رفاه بيشتر با ازدواجشرايط اقتصادي و سطح رفاه مالي در حال حاضر هم به عنوان انگيزه ازدواج و هم سد راه ازدواج تلقي مي شود.
” من ۲۸ سالمه، كارمند يك شركتم و درآمد نسبتا خوبي دارم اما ترجيح مي دم فعلا مجرد بمونم، چون خانواده ها به ازدواج به چشم يك معامله اقتصادي نگاه مي كنند.من دوست ندارم فعلا از اهدافم دست بكشم و خودم رو در فشار مالي و مشكلات اقتصادي قرار بدم”
بسياري از افراد ازدواج را مانعي بر سر راه پيشرفت شغلي و اقتصادي خود مي دانند و معتقدند ازدواج باعث تحمل فشار اقتصادي، از دست دادن پس انداز مالي و دست كشيدن از بلندپروازي هاي مالي آن ها مي شود.
در مقابل عده اي ازدواج را وسيله اي براي دست يابي به رفاه بيشتر، اتحاد و انگيزه اي براي ساختن يك زندگي غني مي دانند.
به هر حال ازدواج و تشكيل خانواده و به دنبال آن تولد فرزندان، همگي نيازمند صرف هزينه اقتصادي و رواني است.
معمولا نگاه صفر و صدي به ازدواج ( ازدواج به خاطر پول يا ازدواج نكردن بخاطر از دست دادن موقعيت هاي اقتصادي بهتر) مشكل ساز است.
marriange money ازدواج به خاطر پول، بازي با زندگي ديگران استاما نگرش درست به ازدواج چيست؟ازدواج به عنوان يك تصميم منطقي در مقابل ازدواج به عنوان تصميمي اقتصادي يا عاطفي چه پيامدها و مزيت هايي دارد؟
ازدواج به عنوان يك تصميم عاطفيمعمولا افرادي كه بعد از يك دوره دوستي يا دلدادگي تصميم به ازدواج با يكديگر را دارند به راحتي بسياري از ملاك هاي مهم خود براي ازدواج را ناديده مي گيرند.
يكي از اين ملاك ها نيز رفاه اقتصادي يا شرايط مالي است كه ممكن است افراد با تكيه بر عشق و علاقه به يكديگر و ناديده گرفتن مشكلات پيش رو، از آن رد شوند.

اين افراد ممكن است به دليل ترس از برداشت منفي همسر آينده خود، ترس از اينكه از نظر او فردي مادي گرا محسوب شوند و يا به علت نگراني از ايجاد ناراحتي و دلخوري، از صحبت درباره مسائل مالي خودداري كنند.
در مقابل عده اي نيز ممكن است به دليل ترس از دست دادن محبوب و معشوق خود، با دروغ گفتن يا پنهان كاري به سوالات او پاسخ دهند.
در چنين شرايطي زندگي با محدوديت هاي مالي بخصوص براي فردي كه سال هاي مجردي را در رفاه اقتصادي گذرانده مي توان طاقت فرسا و مشكل ساز گردد.
در حالي كه صحبت كردن با صراحت و البته با صداقت در مورد مسائل مالي، باعث روشن شدن انتظارات و داشتن يك چشم انداز منطقي از زندگي مشترك و آينده مي گردد.

منبع:مشاوره ازدواج-ازدواج به خاطر پول، بازي با زندگي ديگران است

اگر شما سرپرست يك نوجواني باشيد كه نسبت به شما خشمگين، سلطه جو يا پرخاشگر مي شود، شما ممكن است نسبت به آنها احساس ترس كنيد. هر تماس تلفن يا ضربه زدن در، مي تواند حامل اين خبر باشد كه پسر شما آسيب ديده است ، يا  به طور جدي ، به ديگري صدمه زده است.
البته، نوجوانان دختر هم به همين صورت عصبي مي شوند، ولي اين عصبانيت معمولا به صورت شفاهي نه فيزيكي، ابراز مي شود. براي كودكان ، پرت كردن وسايل، ضربه زدن به در، يا سوراخ كردن ديوار، در زماني كه عصبي هستند يك كار معمول مي باشد، ممكن است برخي از اين اقدامات به سمت شما و به منظور آسيب رساندن به شما صورت گيرد.  ولي شما مجبور نيستيد كه تحت شرايطي زندگي كنيد كه از طريق اين رفتارهاي خشن، تهديد شويد.
طرز رفتار با نوجوان خشمگينخشم مي تواند يك هيجان چالش برانگيز براي بيشتر نوجوانان باشد، همچنان كه اين عامل باعث مي شود كه اين افراد حالت هايي از قبيل نااميدي، خجالت، ناراحتي، آسيب ديدن، ترس، يا آسيب پذيري را احساس كنند. در زماني كه نوجوانان نتوانند با اين احساسات مقابله كنند، ممكن است سعي كنند با حرف هاي خود بقيه را ناراحت كنند، يا خودشان و ديگران را با خطري مواجه كنند. در دوره نوجواني، براي بسياري از پسرها شناخت احساسات بسيار سخت است، تنها گذاشتن آنها، باعث مي شود كه آنها قادر به بيان احساسات خود باشند، يا درخواست كمك بكنند.


چالش هاي مربوط به والدين براي كمك به نوجوانان، به منظور غلبه بر عواطف و تعامل با خشم، از طريق روشهاي موثر تر، عبارتند از :
ايجاد قانون و پيامدهاي مرتبط با هر عمل.در زماني كه هر شما و فرزندتان آرام هستيد، توضيح دهيد كه احساس عصبانيت به طور كلي نادرست نيست،  ولي روش هاي غير قابل پذيرش براي بيان آن وجود دارد. براي مثال، اگر نوجوان شما حرف‌هاي نادرست و پرخاشگرانه نسبت به شما بزند،  او مجبور است كه با پيامدهاي مربوط به آن مواجه شود – از دست دادن برخي مزايا، يا در صورت لزوم دخالت پليس. نوجوانان، در زمان كنوني، بيشتر از هر زمان ديگري، به قوانين نياز دارند.
دلايل پشت خشم را بيابيد.آيا بچه شما ناراحت يا افسرده است؟ براي مثال، آيا او احساس نابسندگي  و نارسايي مي كند كه به دليل امكاناتي است كه هم سن و سال هاي وي دارند ولي او ندارد؟ آيا نوجوان شما، فقط به يك فردي نياز دارد كه بدون هيچ قضاوتي، حرف هاي وي را بشنود؟
نسبت به علائم هشدار دهنده و عوامل تحريك كننده خشم، آگاه باشيد.آيا فرزند نوجوان شما سردرد دارد يا قبل از اينكه عصبانيت خود را نشان دهد، شروع به پياده روي مي كند؟  يا اينكه، آيا كلاسي در مدرسه هست كه وي در آنجا تحريك به خشم شود؟  زماني نوجوانان قادر به شناسايي علائم هشدار دهنده هستند كه دماي بدن آنها بالا رود،  اين امر به آنها اجازه مي دهد كه شروع به قدم زدن كنند تا عصبانيت خود را، قبل از اينكه غير قابل كنتر باشد، متوقف كنند.
به فرزندتان كمك كنيد كه روش هاي مناسب تري و سالم تري براي بيان خشم پيدا كنند.تمرين و ورزش، ورزش هاي گروهي، حتي ضربه به كيف يا بالشت، مي تواند براي نشان دادن تنش و خشم، مفيد باشد. همچنين بيشتر نوجوانان از هنر يا نوشتن، به منظور ابراز خشم خود، به صورت خلاقانه استفاده مي كنند. رقص يا بازي كردن بلند، و همچنين موسيقي خشمگين مي تواند عصبانيت آنها را كاهش دهد.

براي فرزند خود فضايي اختصاص دهيد كه تنها باشد.زماني كه فرزند شما عصباني باشد، به وي اجازه دهيد كه در يك جايي تنها بشيند، و اين فضا بايد مكاني باشد كه در آن احساس آرامش و خونسردي دارند. در زماني كه فرزند شما خشمگين است، او را دنبال نكنيد و به اصرارتان ادامه ندهيد يا از وي توضيح نخواهيد؛ اين امر تنها منجر به طولاني شدن عصبانيت و شدت گرفتن آن مي شود، يا حتي منجر به تحريك واكنش فيزيكي آنها شود.
خشم خود را كنترل كنيد.در صورتي كه خشم خود را كنترل نكنيد، شما نمي توانيد به نوجوان خود كمك كنيد. همانطور كه مفهوم آن هم سخت مي باشد، شما مجبور هستيد كه آرام باشيد و تعادل خود را حفظ كنيد و اينكه فرزند شما چقدر نسبت به شما خشمگين هست، بي اهميت مي باشد. اگر شما يا ديگر اعضاي خانواده شما بر سر هم جيغ بكشند و فرياد بزنند، همديگر را بزنند، يا وسايل را پرتاب كنند،  نوجوان شما به طور طبيعي فرض مي كند كه اين روش‌ها براي بيان خشم، به نحوه مناسب، مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.

منبع:كانون مشاوران ايران-خشم و پرخاشگري در نوجوانان

رهايي از كتك خوردن از همسر چگونه ممكن است؟ سازمان بهداشت جهاني مي گويد هر هجده ثانيه يك فرد قرباني خشونت خانگي است.
در ايران، طبق مطالعات انجام شده در سال ۲۰۰۴، شصت و شش درصد از زنان در ايران از زمان آغاز به زندگي درگير خشونت بوده اند، آيا وي بايد چنين اعمال خشونت آميز عليه همسرش انجام دهد .
آيا مردان حق دارند كه توسط خشم خود او را مورد ضرب و شتم قرار دهند؟ در اين زمينه مشاوره خانواده مهم است.
رهايي از كتك خوردن از همسراين گروه خشنخشونت معمولا توسط آقايان در برابر زنان اعمال مي شود و اين به فرهنگ ما محدود نمي شود، بلكه به دليل شرايط فيزيولوژيكي مردان از لحاظ جسمي قوي تر از زنان و به دليل فرهنگ پدرسالارانه اي است كه در اكثر كشورهاي جهان وجود دارد.
اين در همه جا در جهان است.
به طور معمول، فردي كه به نظر مي رسد در برابر خانواده اش خشونت آميز است، فردي با شخصيت غير قابل انتقاد، خودسر و غير عاطفي است.
اين افراد در دوران كودكي و نوجواني و يا حتي در زندگي فعلي خود در محل كار يا در جوامعي ديگر كه در آن حضور دارند، در معرض خشونت و سوء استفاده قرار مي گيرند.
به دليل توانايي كنار آمدن يا اظهارنظر در مورد آنها، اين حالت آنها را ترك نمي كنند.
خشمشان بيشتر از خانواده هايشان است كه به عنوان جابه جايي خشونت شناخته مي شوند.

راهكارهاي معجزه آسا - اگر همسرتان شما را كتك تان مي زند.يكي از رايج ترين علل خشونت خانگي، سوء مصرف مواد است.معتاد مستعد ابتلا به رفتارهاي خشونت آميز است، هر دو در زمان آشفتگي و به علت اثرات مخرب اعتياد به مغز.
اين شامل الكل و انواع داروها و محرك ها است.
همه اين مواد به رفتار خشونت آميز منجر مي شود.
يكي ديگر از دلايل خشونت خانگي كه عجيب است اعمال خشونت براي آزادي عشق و وفاداري همسر است.
در اين مورد، فرد به لحاظ احساسي وابسته به او است.
اما او همسرش را مي زند تا ببيند آيا همسر او هنوز او را دوست دارد؟
سپس او يك قدم بيشتر مي رود و او را حسابي كتك مي زند تا ببيند آيا همسرش بعد از ضرب و شتم با وي زندگي مي كند.

با اين حال، افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي با اختلال شخصيت ساديست معمولا با روش سختي براي حسادت براي طرف مقابل شان ارزيابي مي شوند و اين كاملا غير طبيعي است.
در اين مورد، يك كودك ممكن است در يك محيط كودكانه خشونت آميز رشد كرده باشد يا اين رفتار را با مادرش پذيرفته است و به عنوان يك مدل اين رفتار را ياد گرفته است.
اين اعتقاد دروغين در ذهن او است كه “يك زن خوب زني است كه مي سوزاند مي سازد
قرباني نشويدايده “سوختن و ساختن” يا گفتن بعضي از خانم ها “من هيچ گزينه ديگري ندارم جز مقاومت در برابرش!” همه باورهاي اشتباه شكل گرفته اند.
بسياري از زنان با اين ايده كه اگر من ازدواج كنم، آينده فرزندان من تخريب مي شود يا «خانواده ام طلاق قبول نمي كنند»، خودشان براي ديگران قرباني مي كنند.

منبع:كانون مشاوران ايران-رهايي از كتك خوردن از همسر

تفاوت بين اختلال دوقطبي و بيش فعالي در كودكان و نوجوانان چيست؟خيلي از اوقات والدين با شرايطي مواجه مي شوند كه كودك آنها از نوعي دغدغه سلامت رواني رنج مي برد. اين اختلال ممكن است توسط معلم، مشاور مدرسه يا حتي ديگر اعضاي خانواده يا پزشك خانوادگي كودك به آنها گفته شده باشد.
يكي از متداول ترين بيماري هاي تهديد كننده سلامت روان كودك اختلال نقص توجه يا در اصطلاح عام ADD  يا ADHD است. ملاك تشخيصي اختلال نقص توجه داشتن شش معيار يا بيشتر  از هجده (حداقل شش ملاك طبقه نخست يا حداقل شش ملاك طبقه دوم) ملاك زير است:
علائم بي توجهي
اغلب قادر به تخصيص توجه دقيق به جزئيات نيست يا دچار اشتباهات بي دقتي در كارهاي درسي، كار يا ديگر فعاليت ها مي شود.غالبا نمي تواند توجه مداوم به تكاليف يا انجام فعاليت ها را حفظ كند.اغلب به سخنان واضح گوش نمي دهد.اغلب اوقات نمي تواند آموزش ها را پيگيري كند و تكاليف، كارهاي روزمره يا وظايف محول شده كاري در محل كار را به پايان برساند (به دليل رفتار مقابله اي يا ناتواني در درك آموزش ها نيست).اغلب در سازمان دهي تكاليف يا فعاليت ها مشكل داردغالبا نسبت به درگيري در تكاليف نيازمند تلاش ذهني مداوم اجتناب، بيزار يا بي ميل است (مانند كارهاي درسي يا تكاليف)اغلب چيزهاي ضروري براي تكاليف يا فعاليت ها را فراموش مي كند (از قبيل اسباب بازي ها، تكاليف مدرسه، مداد، كتاب يا مداد تراش).اغلب به راحتي با يك محرك بيروني دچار حواسپرتي مي شوداغلب در فعاليت هاي روزمره فراموشكار استبيشتر بخوانيد:
درمان بيش فعالي و نقص توجه در نوجوانان
اختلال نقص توجه و بيش فعالي در نوجوانان
علائم بيش فعالي و تكانشگري
اغلب با دست و پاهاي خود ور مي رود يا سرجاي خود وول مي خوردغالبا جاي خود در كلاس يا موقعيت هاي ديگر مستلزم نشستن را ترك مي كند.غالب اوقات به طور افراطي در موقعيت هاي نامناسب مي دود يا بالا مي رود (در نوجوانان و بزرگسالان ممكن است مستعد احساسات ذهني يا بيقراري شود)غالبا در بازي كردن يا درگيري در فعاليت هاي بي صدا مشكل دارداغلب يا در حركت است يا اغلب طوري رفتار مي كند مثل اينكه تحت يك نيروي محركه حركت مي كنداغلب تندتند صحبت مي كند.غالبا جواب ها را بدون تأمل قبل از كامل شدن سؤال پيش گويي مي كند.اغلب نمي تواند منتظر نوبت بمانداغلب اوقات وسط مكالمات يا بازي هاي ديگران مي پرنداين علائم بايد حتماً طي شرايطي به مدت شش ماه يا بيشتر در مدرسه و خانه، بازي و تحصيل و امثالهم تداوم داشته باشند. اگر اين علائم كمتر از شش ماه بروز يايند يا اينكه ملاك ها در تنها يك شرايط (مثلاً فقط درمدرسه) نمايان شوند آنگاه نبايد تشخيص ADHD داده شود.
اما گاهي اوقات كودكان هنگامي كه با طبقه تشخيصي ديگري سازگارتر هستند به اشتباه به عنوان ADHDتشخيص داده مي شود. والدين و مراقبان سلامت تمايل دارند بي توجهي يا ناتواني كودك بر تمركز بر تكاليف را اغلب همبود با بيش فعاليو به طورخودبخود” “ADHD” فرض كنند. برخي متخصصان معتقدند كه برخي از كودكان با تشخيص ADHD تحت عنوان اختلال دوقطبي بهترتشخيص و درمان مي شوند.
ADHD و دوقطبي چه تفاوتي با هم دارند؟
در حالي كه ويژگي تشخيصي ADHD بي توجهي و اكثر اوقات بيش فعالي است، اختلال دوقطبي با نوسانات خلقي بين انرژي و فعاليت زياد (به اصطلاح مانيا ياجنون/شيدايي خفيف)و احساسات غمگيني يا ناراحتي (به اصطلاح افسردگي) مشخص مي شود. در حالي كه گاهي اوقات كودكان با ADHD ممكن است بدون هيچ دليلي احساس غمگيني كنند كودكان با اختلال دوقطبي ممكن است هفته هاي متوالي بدون هيچ علت تشخيص پذيري احساس غمگيني كنند. هر دوي احساسات مانيك و احساسات افسرده گر در كودك منجر به مشكلات چشمگيري براي او در تماماً هر جنبه از زندگي هاي آنها؛ مدرسه، بازي، دوستان، خانه و غيره شود. خلق دوقطبي يك كودك فراگير و  به سختي تغييرپذير است در حالي كه خلق ADHD كودك ممكن است به صورت دوره اي و گذرا ظاهر شوند اما در كل آنها افسردگي يا مانياي محض نباشند.

يك كودك در دوران اختلال افسردگي دوقطبي ممكن است به خاطر از دست دادن همه تمايلات و مداومت در تحقق آنها بي توجه باشند. يك كودك با ADHD به دليل صرفاً عدم توانايي تمركز بر هر چيزي در طي يك دوره زماني از خود بي توجهي نشان دهند.
يك كودك با ADHD معمولاً به شكل نرمال و قابل انتظاري به رويدادهاي زندگي خود واكنش نشان مي دهند. واكنش هاي يك كودك دوقطبي به رويدادهاي زندگي اغلب چيزي بيشتر از طولاني نبودن و بزرگ جلوه دادن رويداد خواهد بود.
يك كودك با ADHD در كل  هنگام قشقرق و بدخلقي از كارهايي كه انجام مي دهد آگاه است كه طي يك دوره زماني كوتاه و بدون آسيب رساندن به اموال رخ مي دهد. يك كودك دوقطبي ممكن است هنگام اوقات تلخي و قشقرق ارتباط خود را با واقعيت از دست دهد و دست به تخريب اموال بزند و خود قشقرق به پا كردن ساعت ها طول بكشد.

منبع:كانون مشاوران ايران-شباهت دو اختلال بيش فعالي با دوقطبي

تاثير پدر در تربيت فرزندان به چه اندازه است؟ پدر و مادر به عنوان والدين، نقش بسيار مهمي در تربيت فرزندان ايفا مي كنند. در حالي كه برخي تصور مي كنند كه مادر مسئول تربيت و مراقبت از فرزند است اما بايد گفت كه پدر نيز نقش بسيار مهمي را در تبديل شدن كودك به بزرگسال سالم و متعادل ايفا مي كند. با افزايش تعداد مادران شاغل، نقش پدران و تاثيرگذاري آن ها بر زندگي فرزندان، پررنگ تر از قبل شده است.
نتايج تحقيقاتي كه در دانشگاه كمبريج انجام شد، نشان داد كه اكثر مواقع كودكان براي بازي كردن به سمت پدر رفته و در مواقع ناراحتي و استرس به مادر پناه مي برند.
پدرها نقش بسيار زيادي در شكل گيري و رشد شخصيت فرزندان خود دارند. در اين مقاله قصد داريم ۵ مورد مهم اثرگذاري پدر بر فرزند را بيان كنيم.
پنج مورد مهم در تاثير پدر در تربيت فرزندانتاثير روي روابط اجتماعيايجاد روابط صميمي بين پدر و فرزندان، تاثير مثبت زيادي روي روابط دوستانه و عاطفي آن ها در آينده مي گذارد. برخي از زنان جذب مرداني با خصوصيات شبيه به پدرشان مي شوند، اين اتفاق به اين دليل رخ مي دهد كه ارتباط با اين مردان براي آن ها، يادآور تجربيات گرم و صميمي اي است كه با پدران خود داشته اند.
تاثير بر مهارت هاي شناختيمطالعاتي كه در رابطه با بهداشت رواني نوزاد انجام شده، بيان گر اين حقيقت است كه تاثيرگذاري پدر در رشد شناختي فرزندان از همان آغاز دوران كودكي شروع مي شود و همچنين اين تحقيقات نشان داد كه نوزاداني كه توجه بيشتري از جانب پدر خود دريافت كرده اند، نمرات بالاتري در رشد شاخص ذهني گرفته اند.

پدراني كه به طور فعال وضعيت درسي و مدرسه كودكان خود را پيگيري مي كنند، فرزنداني دارند كه از نظر درسي نمرات بالاتري كسب مي كنند. دختراني كه رابطه صميمي و خوبي با پدر خود تجربه مي كند، غالبا نمرات رياضي بالاتري دريافت مي كنند.

تاثير پدر در تربيت فرزندانتاثير بر ثبات عاطفي پسرانمطالعاتي كه روي صدها بزرگسال انجام شده، نشان مي دهد كه بزرگسالاني كه روابط خوب و قوي با پدران خود داشته اند، در هنگام مواجه با استرس و مشكلات، رفتار منطقي تري از خود بروز مي دهند.
بهبود اعتماد به نفس در كودكان

منبع:كانون مشاوران ايران-تاثير پدر در تربيت فرزندان