مركز مشاوره

تربيت فرزند پسر، تربيت كودك از چه سني شروع ميشود، تربيت فرزند سالم، تربيت فرزند از نظر روانشناسي،  تربيت كودك يكي از سخت ترين مراحل فرزندآوري است، هر كودكي با كودك ديگر متفاوت است و همين باعث مي شود كه تربيت كودك به امري سخت براي والدين تبديل شود. روانشناسان بسياري اعتقاد دارند كه دلايل بسياري از اختلالات در دوران كودكي نهفته است و همين به اهميت دوران كودكي تاكيد دارد، رفتاري كه با كودك داشته باشيد آينده او را رقم مي زند. 
تربيت فرزند چيستدر دنياي امروز خشونت هاي زيادي عليه كودكان در حال شكل گيري است. بسياري از خشونت ها از جانب والدين در برخي خانواده عليه كودكان شكل مي گيرد كه در نتيجه اعتقاد به تنبيه هاي بدني براي تربيت كودك به وجود مي آيد. پژوهش ها نشان مي دهد كه تربيت كودك با استفاده از آزار جسمي و تنبيه بدني راهكاري بسيار نامطلوب بوده كه از هر لحاظ توسط علم روانشناسي و غيره رد شده است و موجبات بروز بسياري از مشكلات روحي و جسمي و رواني را در بين آن ها فراهم مي كند.تربيت فرزندان ۷ تا ۱۴ سالبه حدي مهم است كه روش هاي ناصحيح در تربيت فرزند منجر به بروز بسياري از مشكلات رفتاري و روحي رواني براي كودكان در اينده آن ها خواهد شد و دليل بسياري از رفتاري هاي ناهنجار اجتماعي نيز همين خشونت ها و به كار بردن روش هاي ناصحيح در تربيت فرزند از لحاظ رفتاري است. در ادامه نكات تربيتي روانشناسي آمده است كه به شما در تربيت كودكي سالم و موفق كمك مي كند:
تربيت فرزند از نظر روانشناسيبراي تربيت كودك از ديدگاه روانشناسي بايد موارد زيادي را رعايت كنيد كه در ادامه مهم ترين آن ها ذكر شده است:
۱. عزت نفس فرزندتان را تقويت كنيدلحن صدا، زبان بدن و هر بياني كه داريد بر تربيت فرزند پسر تاثير مي گذارد، تنها لازم نيست كه به حرف هاي خود اهميت دهيد حتي لحن صدا نيز براي كودك مهم است. رفتار شما به عنوان والد بيش از هر چيز ديگري بر عزت نفس آن ها تأثير مي گذارد. به كودك خود اجازه دهيد به صورت مستقل كار كند تا احساس كند كه توانايي بالايي دارد. كلمات نيز مي توانند همانند تنبيه جسماني آسيب بزنند، اگر كودكتان در كار خود موفق نبوده به او اميد دهيد تا بار ديگر تلاش كند، كلمات خود را با دقت انتخاب كنيد و دلسوز باشيد.
۲. از ويژگي هاي خوب او تعريف كنيدچند بار در روز كودكتان را به دليل كارهاي بدي كه انجام مي دهد تنبيه مي كنيد؟ چقدر از او انتقاد مي كنيد؟ هميشه ويژگي هاي مثبت او را ذكر كرده و به او بگوييد كه متوجه كارهاي خوب او مي شويد. با تنبيه، كودك احساس مي كند كه كارهاي مثبت او ديده نمي شود. به طور مثال به او بگوييد: امروز بسيار دختر خوبي بودي مرسي كه به من كمك كردي وسايلت رو جمع كنيم يا مرسي كه ساكت ماندي تا به كارهايم برسم.
۳. قوانين مشخصي داشته باشيدبراي تربيت فرزند سالم قوانين در خانه بايد مشخص باشد، بايدها و نبايدهاي تربيت فرزند از همان ابتدا باشد مشخص شود. نظم و انضباط بايد از كودكي ياد گرفته شود، حتما قوانين را به آن ها توضيح دهيد و به آن ها بگوييد كه حتي والدين نيز مجبور هستند اين قوانين را رعايت كنند. به طور مثال به كودك خود ياد دهيد كه حتما پيش از ديدن برنامه تلويزيون بايد تكاليف خود را انجام دهد. مي توانيد چارتي تشكيل دهيد و در آن چارت كارهاي مثبت و مفيد او را علامت بزنيد.
۴.براي بچه هايتان وقت بگذاريددر زندگي شلوغ امروزي براي بسياري از افراد وقت ندارند تا با كودكان خود وقت بگذرانند.اگر مي توانيد به شكلي تنظيم كنيد كه زمان هاي صرف غذا كنار هم بوده يا شب ها در مورد روز خود صحبت كنيد. اكثر بچه ها به دنبال توجه والدين خود هستند بنابراين اگر توجه لازم را دريافت نكنند سعي مي كنند با رفتارهاي ناپسند والدين خود را مجبور كنند كه به آن ها دقت شود.

تربيت فرزند۵. الگو باشيديكي از مهم ترين نكات كليدي در روانشناسي تربيتي كودك اين است كه الگو هركودكي والدين است، كودك به شما نگاه مي كند و سعي مي كند مانند شما رفتار كند. احترام، صميميت، صداقت، مهرباني، بردباري. رفتار غير خودخواهانه از خود نشان دهيد تا كودكتان از شما ياد بگيرد. اگر هميشه در مورد مسائل مالي در خانه صحبت كنيد كودك ياد مي گيرد كه پول مهم ترين چيز است و آن را از همه چيز بالاتر قرار مي دهد. اگر دروغ بگوييد كودك ياد مي گيرد كه دروغگويي كار خوبي است.
۶. انعطاف پذير باشيدهمانطور كه فرزند شما تغيير مي كند، بايد سبك فرزندپروري خود را تغيير دهيد. هر روش در سني جواب مي دهد، روشي كه در سن يك سالگي براي كودك شما موفق بوده است ممكن است در دوسالگي كاربرد خود را از دست بدهد. به طور مثال شما نمي توانيد مانند يك كودك به نوجوان بگوييد كه چه رفتاري داشته باشد بلكه تنها مي توانيد تا حدودي او را نصيحت و راهنمايي كنيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تربيت فرزند

نگراني در مورد استفاده از داروهاي در دسترس، سوءمصرف الكل، رانندگي در حال مستي، نگراني از سيگار كشيدن و پك زدن پيپ در اماكن عمومي. مجبور كردن كودكان به سخت كوشي براي موفقيت در تحصيل و ورزش. مهيا كردن حمايت هاي خانگي و مالي. اهميت به نمرات و كارهاي تحصيلي. واداركردن آنها به سالم خوردن و رفتن به كليسا و عبادت گاه ها يا صرفاَ  بريدن از ديگران و بيرون رفتن… ليست كردن مواردي از اين قبيل به منظور تمركز والدين بر آنها كاري طولاني و زمان بر است.
انسان داراي نيازهاي هيجاني، نيازهاي فيزيكي و نيازهاي سبك زندگي است. بعلاوه تكنولوژي، كار والدين را سخت  تر كرده است، كودكان پاي تلويزيون نمي نشينند تا به والدين خود نشان دهند كه نگاه نمي كنند در حالي كه به سمت گوشي هاي خود روانه مي شوند تا به منابع و اطلاعات در يوتيوپ دسترسي پيدا كنند و به طور مداوم راههاي جديد متصل شدن را ياد مي گيرند طوري كه والدين در اين مورد با كودكان خود دچار مشكل مي شوند.
اين افكار خيال بافي شما نيست. فرزندپروري سخت تر شده است. وقتي به فرزندپروري مي انديشيد شما ممكن است به  همه موارد ليست شده در بالا فكر كنيد اما يك جنبه اضافي را به جعبه ابزار”كارهاي مورد تمركز” اضافه كنيد، به كودكان خود برقراري تعادل بين قوي بودن و دفاع از خود و باورهاي خود و در عين حال مهربان بودن را ياد دهيم.
ممكن است القاي گسستگي به نظر برسد مانند “فقط قوي بمان” و”آدم هاي خوب جا نمي زنند” برخي از اين مثال ها هستند، اما آموزش به كودكان در دنيايي كه به نظر مي رسد روز به روز طردشدگي در آن بيشتر و بيشتر شود ممكن است تنها راه كمك به كودكان براي بقاء و پيشبرد زندگي هاي آنها باشد.
قوي شدن:
قوي بودن به معناي قلدري نيست. در حقيقت شخص واقعاً قوي داراي جوهره دروني به امكان مقاومت در برابر هر آنچه زندگي پيش روي آنها قرار مي دهد مانند قلدري و تحقير دست مي يابند.
افراد قوي اطميناني دروني را در خود پرورانده اند كه به آنها امكان مي دهد تا باور كنند هر آنچه در زندگي رخ مي دهد مهم نيست. اصولي كه والدين مي توانند به كودكان خود براي قوي بودن اما نه سركوب كردن بياموزند چه مي باشند؟
به آنها ياد دهيد راه اندازهاي رفتار خود را بشناسند و هرآنچه آنها را غمگين مي كند را بشناسندو يا آنها را در بازي خود راه ندهند. چرا اين ها را ياد بگيرند؟ زيرا هر چه فرد بيشتر در مورد محرك ها بداند زودتر مي تواند فرصت مواجهه با آنها به شكل مستقيم تر و عقلايي را بيابد. هر چه شما بيشتر غمگين شويد احتمال بيشتري در رسيدن به حد انفجار و يا در خود فرو رفتن وجود دارد.زبان صريح و غير خشونتي را تمرين كنيد. به جاي گفتن “ازت متنفرم” بگوييد”من خيلي حالم بد مي شود وقتي از من درخواست انجام كاري را مي كني و دوست ندارم انجام دهم”. به آنها كمك كنيد واكنش هاي خود را بسنجند و اظهارنظرهاي خود را با رفتارهاي خود نه اشخاص، مرتبط سازند.نكته: به عنوان يك بزرگسال بسيار مهم است كه اين رفتار را نيز الگوسازي كنيد.

ايستادگي كردن براي خواسته. به آنها كمك كنيد چيزي كه مي خواهند و به آن باور دارند را به دست آورند. به آنها امكان پيشقدم شدن را بدهيد، براي تمجيد از كسي به خاطر كار مهمش نامه بنويسند، به آنها در مورد آنچه در پيرامون آنها رخ مي دهد آموزش دهيد (بله، حتي خردسالان نيز مي توانند اهميت محيط و دنياي خود را ياد بگيرند). هر چه بيشتر آنها مجهز به درونگاهي براي ايستادگي براي خواسته خود باشند به احتمال كمتري آنها براي همه چيز به هم مي ريزند.

منبع:كانون مشاوران ايران-آموزش قوي بودن و مهربان بودن به كودكان

كودكان چه كاري را به خوبي انجام مي دهند؟ تمام كودكان داراي يك يا چند نوع توانايي هستند، هرچند كه هميشه اين توانايي را نزد والدين خود نشان ندهند. كودك شما ممكن است اولين فرد در خانواده باشد كه مهارت ژيمناستيك داشته باشد و يا ذوقي در نواختن پيانو داشته باشد، يا ممكن است يك توانايي خاص براي خنداندن مردم داشته باشد. استعداد مي تواند در هر شكلي بروز كند اما ممكن است براي بروز پيدا كردن نياز به روشن كردن و بيرون كشيدن آن باشد. در اينجا چند نكته براي بيدار كردن و پرورش استعدادهاي طبيعي كودك شما، آورده شده است:
هميشه در حال نظارت و جستجو باشيد
كودكان ممكن است معمولا استعدادهاي خود را تشخيص ندهند، با اين حال به صورت غريزي اين استعدادها را دنبال مي كنند، به عنوان مثال، چنانچه كودك شما علاقه ي خاصي به جعبه نقاشي دارد، اين مي تواند يك نشانه از اين مطلب باشد كه او يك هنرمند است- او ممكن است كه هنوز كار زيادي با قلم موي خود انجام ندهد- اما صبر و شكيبايي شما با تكامل استعداد او ارزش پيدا خواهد كرد.
براي كودك خود فرصت ها را فراهم كنيداستعدادها براي تكامل نياز به يك فتح باب دارند. اگر هيچ فرصتي براي يك توانايي براي تغذيه آن وجود نداشته باشد، ممكن است اين توانايي در كل سال هاي شكل گيري كودك سركوب شود، كه بعد از آن ممكن است براي توسعه آن استعداد خيلي دير شده باشد. به عنوان مثال، اگر كودك يك استعداد براي نواختن طبل و دنبك دارد، ممكن است تا زماني كه بر روي طبل ضربه نزند، اين استعداد در او شكوفا نشود. مهم است كه طيف وسيعي از فرصت ها را براي كودك خود فراهم كنيد بطوري كه هر استعداد پنهاني بتواند بروز يافته و شكوفا شود. شما مي توانيد اين كار را با معرفي موضوعات مختلف، بازي ها، توانايي هاو مهارت هاي مختلف به او و كمك به او در دنبال كردن آنها انجام دهيد.

پرورش هويتتشويق و ستايش يك راه طولاني براي بسط و توسعه ي استعدادهاي كشف شده ي فرزند شما خواهد بود. بگذاريد كودك شما بداند كه شما به توانايي هاي او افتخار مي كنيد و علاقه ي خود را به موضوعات مورد علاقه ي او، خواه خود شما به اين موضوعات علاقه داشته باشيد يا نه؛ نشان دهيد. به دنبال فرصت هايي باشيد تا مهارت هاي او را به دوستان و آشنايان خود نشان دهيد؛ حمايت آنها حمايت فردي شما را تقويت خواهد كرد. معلمان مدرسه ي كودك نيز ممكن است قادر به گشودن فرصت هايي براي استعدادهاي او باشند. اما براي توسعه ي جدي، شما ممكن است به سرمايه گذاري در آموزش خصوصي و حمايت هاي ديگر مانند دوره هاي آموزشي، مسابقات و تجهيزات نياز داشته باشيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-۴ روش براي كشف و پرورش استعداد كودك شما

نوجوان لجباز را چگونه مي توان آرام كرد؟ در برخورد با نوجوان لجباز نبايد عصباني شد بلكه بايد با قاطعانه به آن ها نشان داد كه چگونه بايد به اعضاي خانواده و محيط آن احترام بگذارند. عصبانيت شما تنها باعث لجبازي بيش تر آن ها مي شود. در ادامه راهكارهايي بيان شده است اما اگر از پرخاشگري و لجبازي نوجوان يا كودك خود شاكي هستيد مي توانيد از مشاوران مركز ستاره ايرانيان كمك بگيريد. مشاوران ما به طور تخصصي لجبازي و پرخاشگري نوجوان را در كوتاه ترين مدت بهبود مي بخشند.
روانشناسي لجبازيعلت لجبازي جوانان چيست؟ نوجوانان و جوانان در دوره اي زندگي قرار دارند كه ممكن است تناقض هاي زيادي داشته باشند، علاوه بر اين، آن ها براي فرديت و استقلال خود هر روز در حال تلاش هستند و از طرفي ديگر مي خواهند در مدرسه و بين دوستان خود محبوب باشند. استقلال آن ها باعث مي شود كه اجازه ندهند به آن ها كمك كنيد در حالي كه به كمك شما احتياج دارند. از طرف ديگر مشكلات هورموني و رشد باعث مي شود دمدمي مزاج شده و نتوانند احساسات خود را به درستي كنترل كنند.
خلق و خوي نوجوان به دليل رشد مغز او مدام در حال تغيير است و همين باعث مي شود كه در كنترل احساسات خود احساس ناتواني داشته باشد. در اين دوره توصيه هاي زيادي به والدين مي شود كه به بهبود ارتباط آن ها با نوجوان و كاهش علاقه نوجوان به استفاده از مواد مخدر يا خودكشي منجر مي شود.
پيشنهاد مشاور: رفتار با جوان ۱۸ ساله
با دختر نوجوان لجباز چگونه رفتار كنيمرفتار با نوجوان ۱۳ ساله دختر بايد چگونه باشد؟ بلوغ تاثير بسيار قابل توجهي بر زندگي  دختران دارد زيرا هم تغييرات خلقي هم جسماني شديدي را ايجاد مي كند. بلوغ دختران حدود ۱۱ سالگي شروع و بين ۱۴ تا ۱۶ سالگي دختران بالغ مي شوند. يكي از مشكلات اصلي كه دختران تجربه مي كنند مشكلات و نگراني هاي مربوط به شكل ظاهري خود است كه بر اعتماد به نفس آن ها تاثير زيادي مي گذارد.در اين سن حساس والدين به خصوص مادران بايد تا جايي كه مي توانند با دختران نوجوان خود ارتباط برقرار كنند. ارتباط مداوم ميان والدين و دختران باعث مي شود كه احتمال رابطه جنسي خطرناك، مصرف مواد و خودكشي به شدت كاهش يابد.
همواره نكات مثبت رفتاري و شخصيتي فرزند خود را به ياد داشته باشيد و روي آن ها تاكيد كنيد، با نوجوان خود مهربان بوده و سعي كنيد آن ها را درك كرده و وقت كافي براي ارتباط با آن ها بگذاريد. به ياد داشته باشيد كه عبور از اين مرحله باعث افزايش سلامت رواني نوجوان شما مي شود.

نوجوان لجباز۸ رفتار موثر با نوجوان در ادامه ۱۱ رفتار مفيد و موثر براي كاهش لجبازي نوجوان آمده است، اين موارد به شما كمك مي كند تا تنش را به حداقل رسانده و به بهترين شكل با نوجوان خود تعامل برقرار كنيد.

۱.اجازه ندهيد شما را عصباني كندنوجوانان عاشق اين هستند كه كنترل شما را در دست بگيرند بنابراين تلاش مي كنند كه با تحريك يا تغيير شرايط شما را مجبور كنند كه كنترل خود را از دست داده و به درجه اي برسيد كه او شرايط را در دست بگيرد. در حقيقت وقتي شما عصباني ميشويد جاي والد و فرزند تغيير مي كند.
بنابراين خونسردي خود را حفظ كنيد. هرچه واكنش كم تري نشان دهيد، با منطق بهتر و صحيح تر مي توانيد تصميم بگيريد. هميشه مي توانيد پاسخ بهتري به شرايط پيدا كنيد تنها كافي است براي چند ثانيه تا ۱۰ شمرده و منطقي شرايط را ارزيابي كنيد. پاسخ هاي احساسي باعث مي شود كه فرزندتان متوجه بشود كنترل شرايط را از دست داده ايد.

منبع:كانون مشاوران ايران-نوجوان لجباز

در گذشته، عروس معمولا با خانواده شوهرش زندگي مي كرد و هيچ مشكلي نداشت، اما در طول زمان اين فرهنگ دستخوش تغيير بيشتر شد.
يكي از سخت ترين روابط ما با خانواده شوهر است.
وقتي ازدواج مي كنيم، اكثر ما متوجه نمي شويم كه ما با يك خانواده ديگر ازدواج كرده ايم.
اين خانواده ممكن است سنت ها، رفتارها و عادت هايي داشته باشد كه بر خلاف ما باشد.
خانواده شوهرهنگامي كه درگيري ها يا اختلاف نظر در زمينه آداب و رسوم و غيره، وارد خانواده شود، درگيري ها و بحث ها شروع مي شود.
پس چگونه اين ها قابل تحمل و قابل قبول باشد؟
اين به افرادي بستگي دارد كه در بحث شركت مي كنند.
بنابراين، يك قاعده كلي در مورد خانواده شوهر اين است كه از احساسات تان به عنوان راهنما كمك بگيريد.
برخي مسائل وجود دارد كه نبايد با بستگان شوهر تعارض داشته باشد.
ازدواج يك تعامل است كه علاوه بر همسر در آن خانواده ها اهميت دارند.
درك و رفتار مناسب با خانواده همسر شما براي زندگي موفق ضروري است.
رابطه درست با خانواده همسر، علاوه بر محبوبيت بين آنها، تضمين يك زندگي موفق و رضايت همسر است.
اما شما بايد بدانيد كه اصول اوليه زندگي بر اساس نامزدي استوار است، بنابراين شما بايد در طول نامزدي اصول رفتار درست با همسرتان را بياموزيد تا بتوانيد آرامش داشته باشيد و آينده خوبي با همسر و فرزندتان داشته باشيد.
اهميت دوره نامزدي اين است كه شما به راحتي مي توانيد خانواده ي همسر خود را بيابيد و در آينده براي زندگي مشترك قابل اعتماد آماده شويد.
خودتان باشيد و از ابتدا راه مستقيم برويد.

رفتاري كه پدر شوهر و پدر زن را شيفته خود مي كندراه حل براي برخورد با خانواده همسر شمااولين خشت را درست بگذاريد
شما بايد با آنها به اندازه كافي برخورد كنيد تا زندگي خانوادگي جديد خود را داشته باشيد.
رفتار صحيح محدود به  احترام بيش از حد و چنين مسائلي نيست.
شما بايد بدانيد كه چگونه با افرادي كه در جستجوي دنياي خود هستند و آنها را مي شناسيد، رفتار كنيد.
چيزهايي كه ما به دنبال آن هستيم، رفتارهاي بنيادي است كه به هر فردي با هر اخلاقي پاسخ مي دهد.
خودتان باشيد
برخي از افراد در يك رابطه ازدواج كرده و با يك زن ازدواج كرده اند يك تصوير شگفت انگيز از خودشان نشان مي دهند كه همه خانواده ها آن را دوست دارند.
در اين مورد، خانواده همسر خود به اين تغيير موقعيت واكنش نشان مي دهند، و اين ممكن است براي شما بسيار مفيد باشد.
در حالي كه حق دارند.
از اولين روزهاي نامزدي كه شما بايد در مورد همسر و خانواده خود بدانيد، نقش بازي نكنيد و خودتان باشيد.
البته، خود واقعي شما بيش از بازي كردن نقش شما مهم است و شما لازم نيست كه بخشي از مشكلات خود را به زبان بياوريد.
خودماني نشويدشما احتمالا اين توصيه ها را بارها و بارها شنيده ايد و مشاوره خانواده هم به اين امر تاكيد دارد.
اما بايد بگويم كه شما در اشتباه هستيد در ضمن، اين بهترين توصيه اي است كه ممكن است به كسي بدهيد.
گام اول در راه خود بودن اين است كه احترام قاطع تان را براي خانواده ي همسر خود حفظ كنيد و سعي كنيد آنها را با استفاده از صفت ها و كلمات زيبا صدا كنيد.
در عين حال سعي كنيد ارزش خود را حفظ كنيد.
بسياري مي گويند پدر شوهر يا پدر زن همانند والدين ما هستند، اما بهتر است كه والدين و همسرتان را در همان موقعيت والدين همسر خود بدانيد.
رفتار درست با پدر زن و پدر شوهرفاصله خود را در برخورد با خانواده همسر خود حفظ كنيد و از راهنمايي هاي مركز مشاوره در اين زمينه كمك بگيريد.
دخالت نكنيد
سعي كنيد در رابطه شريك زندگي خود با خانواده اش دخالت نكنيد.
حتي اگر آنها شروع به جر و بحث خانوادگي با هم كردند، بهتر است بحث و مبارزه نكنيد، شما هيچ واكنشي نشان ندهيد و چيز ديگري را انجام دهيد.
با احترام رفتار كنيد.اگر اختلاف بين همسر و اعضاي خانواده تان را مي بينيد، زماني كه فقط به همسرتان گفته ايد كه بهتر است اين رفتار را نشان ندهد، چيزي درست نمي شود.

فاصله را تعيين كنيد
ماندن و دوست داشتن فقط يك ضرب المثل نيست.
يك شيوه زندگي هنگامي كه شما با خانواده ي همسر خود مسافرت مي كنيد، شما را به آنها نزديك مي كند.
بسته به اندازه فاصله زندگي كه در آن زندگي مي كنيد، محدوديت هاي رفت و آمد خود را مشخص كنيد.
اگر مشكلي ناراحت تان كرد و شما معمولا به خودتان فرو رفتيد سعي كنيد ناراحتي خود را فراموش كنيد، بهتر است اين حركت را متوقف كنيد و وضعيت خود را در زندگي مشترك روشن كنيد.
اگر مشكل داريد يا از چيزي ناراحت هستيد، فقط در مورد آن صحبت كنيد بدون صحبت در مورد چيزي ديگر.

منبع:كانون مشاوران ايران-رفتاري كه پدر شوهر و پدر زن را شيفته خود مي كند

معجزه براي درمان افسردگي را به چشم خود ببنيد. چرا برخي از درمان افسردگي اجتناب مي كنند؟
طبق گزارش انجمن روانپزشكي در حال حاضر ده ها ميليون نفر  از افسردگي رنج مي برند . ۹۹ درصد از تشخيص هاي سلامت روان افسردگي مي باشد و يك درصد باقي مانده از اسكيزوفرني و ساير اختلالات روان پريشي رنج مي برند. اين آمار نشان مي دهد كه افسردگي چقدر شايع مي باشد. همچنين اين سوال را ايجاد مي كند كه چرا بسياري از مردم از درمان افسردگي اجتناب مي كنند.
با اجتناب از درمان افسردگي، به تنهايي بايد با علائم آن مبارزه مي كنيد. اين علائم شامل تغييرات خلقي، رفتاري، مشكلات خواب، بيماري جسمي، مشكلات تفكر، تغيير وزن، تغيير اشتها و حتي خودكشي است.
اگر از درمان اجتناب نكنيد و در عوض از كمك مورد نياز خود بهره مند شويد، زندگي شما راحت تر و رضايت بخش تر شده و ياد ميگيريد كه چگونه با وضعيت خود و علائم خود كنار بياييد.
چرا معجزه براي درمان افسردگي رخ مي دهد؟نوروتراپي و لورتااين روش هاي با جديدترين دستگاه هاي درماني جهاني صورت گرفته و هيچگونه عوارضي به همراه ندارد.

درمان افسردگي با لورتامي توانيد اطلاعات بيشتر درمورد لورتا كسب كنيد

روان درمانيتلاش براي جلوگيري از درمان افسردگي شما را منزوي مي سازد. پس چرا كمك نمي گيريد؟ در ادامه دلايلي ذكر شده است كه بسياري از افراد بخاطر آن ها از كمك مورد نياز خود اجتناب مي كنند:
انتظار براي رهايي به مرور زمان. افسردگي با گذشت زمان سخت تر شده و زندگي را براي مدت طولاني تري دشوار مي كند.ترس از نياز به دارو، همه درمان‌هاي افسردگي نياز به دارو ندارند و بسياري از داروها موقتي هستند.هميشه احساس غم نمي كنيد، اما غم و اندوه تنها علامت يا اثر افسردگي نيست.از صحبت با پزشك يا درمانگر خجالت مي كشيد، اما دليلي براي اين موضوع وجود ندارد زيرا اين يك وضعيت پزشكي واقعي مانند ديابت يا كلسترول بالا مي باشد.از پرداختن به موضوعات ريشه اي و قديمي در درمان مي ترسيد.آگاهي محدود. برخي از افراد گاهي اوقات شدت مشكلات را به حداقل مي رساند و منطقي مي داند كه آنچه در حال وقوع است «آنقدرها هم بد نيست» يا «همه تحت فشار قرار مي گيرند».احساس بي كفايتي. بسياري از مردم بر اين باورند كه ناكافي مي باشند و بايد بتوانند به تنهايي از عهده افسردگي خود برآيند.در دسترس نبودن: برخي افراد نمي دانند چگونه كمك بيابند، در مناطق محروم اين مشكل شديد تر مي باشد.غرو. گاهي اوقات مردم فكر مي كنند كه بايد بتوانند مشكلات خود را بدون هيچ گونه نظر حرفه اي حل كنند و به تنهايي مشكلات خود را پشت سر بگذارند.اطلاعات غلط. مردم همچنين از درمان سلامت روان چشم پوشي مي كنند، زيرا اطلاعات نادرستي در مورد درمان افسردگي دارند.بديهي است كه هيچ يك از اين دلايل عدم مراجعه به روانشناس را توجيح نمي كند و تا مراجعه نكنيد هيچ معجزه براي درمان افسردگي رخ نمي دهد. شما لايق يك زندگي جذاب و كامل هستيد، از درمان افسردگي اجتناب نكنيد. به دنبال كمك باشيد تا بتوانيد به لذت روزمره از چيزها و افرادي كه دوست داريد بازگرديد.

منبع:كانون مشاوران ايران-معجزه براي درمان افسردگي

فوبيا پاسخي غير طبيعي و وسواسي به خطرات بالقوه است كه زندگي روزمره را مختل مي كند.
فوبيايي بيماري است كه در دوران كودكي ريشه دارد، بنابراين بايد در همان كودك درمان شود.
در اين مقاله ما در مورد انواع فوبيا در كودكان بحث مي كنيم تا خانواده ها بيشتر با آن ها آشنا شوند.
فوبياي حيواناتبرخي از كودكان از ابتدا حيوانات را دوست دارند، اما برخي ديگر حيوانات را به عنوان هيولا مي بينند.
احتياط در برابر حيوانات معمولا در كودكان كم سن و سال رخ مي دهد.
هنگامي كه كودك رشد مي كند تا درك كند.
بعضي از حيوانات ترسناك هستند، اما كودك تفاوت بين آنها را نمي فهمد، و برخلاف ان از ان هايي كه خيلي هم ترسناك نيستند ممكن است بترسد.
معمولا تا سن پنج يا شش سالگي فوبيا خود را از دست مي دهند.
حيوانات زيادي در جهان وجود دارد.
بسياري از مردم براي مقابله با برخي از آنها مانند مارها و حيوانات متحدالفكر هستند و اين وحشتناك است.
اما برخي حيوانات خانگي نيستند و فوبيا كودك از آنها مي تواند خنثي شود.
شما مي توانيد چيزهاي زيادي را براي كاهش فوبيا فرزندتان انجام دهيد.
بنابراين، آنها با حيوانات بسيار آرام خواهند بود.

آيا كودك شما از فوبيا رنج مي برد؟ فوبيا در كودكانفوبياي حشراتنه تنها اكثر مردم حشرات را دوست ندارند، بلكه مي خواهند فرزند ان ها نيز اين گونه باشد.
زيرا تغيير آن بسيار دشوار است.
بسته به شخصيت كودك و احساسات خانوادگي.
در مورد حشرات، نزاع طبيعي مي تواند به يك فوبيا واقعي و خشن تبديل شود.
ما با كودكان و بزرگسالاني مشاوره كرده ايم كه بدون فوبيا و وحشت حتي نمي توانستند به حريم حشرات نزديك شوند.
فوبياي تاريكيتقريبا هر كودك حداقل براي مدتي فوبياي تاريكي دارد.
اين فوبيا از دو يا سه سال اول شروع مي شود.

فوبيا هاي رايج در ميان كودكان متفاوت هستند و در طول زمان تغيير مي كنند.
يك روز كودك از كمد لباس و هيولا و يك شب ديگر وحشت دزد دارد.
اگر به اين فوبيا ها توجه كنيد و آنها را از بين ببريد، اين فوبيا از تاريكي نبايد به نقطه اي كه بر زندگي تاثير مي گذارد رشد كند.
معمولا، كمي اطمينان از همه چيز است كه از تشديد و تثبيت فوبيا جلوگيري مي كند.
اين اجازه نمي دهد كه بعدا بر زندگي شما تأثير بگذارد، اما گاهي اوقات اين فوبياها همچنان ادامه دارد.
فوبيا از ارتفاعبسياري از والدين ترسو، هنگامي كه فرزندان خود را بالاي درخت مي بينند سريعا ترسيده و با اين ترس به او نيز فوبيا را القا مي كنند.
همانند بسياري از فوبيا هاي اساسي، فوبيا ارتفاع نيز شديد است و زمان خود را دارد.
نوزادان كمتر فوبيا دارند اين به خاطر درك عميق آنها از تكامل آنهاست.

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا كودك شما از فوبيا رنج مي برد؟ فوبيا در كودكان

براي مقابله با استرس ، روش هاي متعددي وجود دارد كه  سبك مديريت درست به ما آموزش مي دهد.
با مشاهده و استفاده از اين روش ها مي توان علاوه بر حل و يا كم كردن مشكلات، آرام تر و پايدار تر آن را كنترل كرد.
به جهان معنوي اعتقاد داشته باشيداعتقاد به موضوعات معنوي و خدا يكي از راه هاي مقابله استرس است.
هنگامي كه خداوند را در قلب خود زنده نگه مي داريد و رابطه معنوي و روحاني خود را بين خود و خدا برقرار مي كنيد، در آرامش عميق، با لذت و اعتماد به خدا از هر نوع استرس و اضطراب و استرس آزاد خواهيد شد.
قرآن كريم در سوره رعد، آيه ۲۹، مي گويد: “كساني كه ايمان مي آورند كه قلب هايشان در ياد خدا آرام است، آگاه هستند كه تنها ياد خدا، قلب ها را آرام مي كند.
كاهش عوامل استرس زاعوامل متعددي ممكن است به ما فشار آورد.
ما بايد اين عوامل استرس را تشخيص دهيم و سعي كنيم آن را از بين ببريم.
به عنوان مثال، اگر جمعيت موجب استرس ما شود، زمان خريدي را انتخاب كنيم كه بيرون خلوت تر باشد.
درباره رويدادهاي اطراف خود بدانيد.دانستن و ناديده نگرفتن رويدادها و وقايع اطراف ما، دليل شادي و عدم وجود يك مشكل است.
گاهي اوقات آنچه كه ما به خاطر فقدان آگاهي از موضوع در ذهنمان فكر مي كنيم خيلي بدتر از آنچه واقعا اتفاق افتاده است مي باشد.
از شرايط جسمي تان آگاه باشيد.براي علائمي مانند:
سردرد،آشفتگي،درد معده،عدم تمركز،خستگي بالا و غيره،اهميت قائل شده و آن ها را بررسي كنيد.
از آنجا كه اين علائم مي تواند نشانه هاي استرس باشد كه مي تواند منجر به اختلالات جدي تر مانند زخم معده، فشار خون بالا، بيماري هاي قلبي و غيره شود.
۵-برنامه هاي زندگي را اولويت بندي كنيد.راه ديگري براي كاهش استرس، برنامه ريزي و اولويت بندي وظايف است.
هنگامي كه ما همزمان با مشكلات فراواني روبرو هستيم، آنها به راحتي  ما را به زانو در مي آورند و نمي توانند حل شوند.
از آنجا كه آشفتگي و بي نظمي در كارها و برنامه ها مي تواند به تنش و يا نقطه شروع از شكست پروژه هاي ناتمام بينجامد.
مسائل اولويت بندي به منظور اهميت و بررسي آنها به ما اجازه مي دهد تا با همه چيز در زمان درستش مقابله كنيم؛ بهتر است كه برنامه ها را يكي پس از ديگري انجام دهيم.
براي مقابله با استرس ، زماني را در خارج از خانه بگذرانيداگر زمانرا صرف تفريح كنيم، مي توانيم تنش ها و استرس هايمان را كاهش دهيم و از مشكلات بيشتر جلوگيري كنيم.
وقت خود را تنظيم كنيدبه دليل اهميت و مدت زمان انجام وظايف روزانه، ما بايد زمان خود را تنظيم كنيم تا كارهاي مان هميشه در زمان مناسب انجام شود.
اگر زمان كافي براي انجام همه فعاليت هاي مهم مان نداشته باشيم، ممكن است سعي كنيم بيش از حد و بيهوده وقت بگذرانيم.

از ابزار اضافي خلاص شويداز ابزارهاي غير ضروري و بي فايده خلاص شويد و تنها محيط اطراف خود را حفظ كنيد.
تجهيزات اضافي و غافلگير كننده مي توانند به تنش بيفزايند.
در شب، به اندازه كافي بخوابيد.براي كاهش استرس، بهتر است كه خواب كافي داشته باشيد.
بدن انسان نياز به خواب كافي براي جوانسازي دارد.
در شب نمي خوابيم و تا دير وقت بيدار مي مانيم كه بسيار آسيب زننده است.
در هنگام خواب، بهتر است كه به چپ دراز كشيده و عميق نفس بكشيد.
در اين حالت سمت راست بدن فعالتر مي شوند.
صبح زود بيدار شويدسعي كنيد صبح زود بيدار شويد حتي در تعطيلات.
به اين ترتيب، زمان بدن ما منظم خواهد بود و طبق برنامه ما، زمان براي خواب و بيداري را تعيين مي كنيم.
در نتيجه، بعد از بيدار شدن، احساس خوبي خواهيم داشت.

منبع:كانون مشاوران ايران-بيست و شش مهارت براي مقابله با استرس

دلبستگي در كودكان به‌خصوص نوزادان كمك مي‌كند تا احساسات منفي خود را در مواقع استرس و ناراحتي تنظيم كرده و با كمك آن محيط را كاوش كنند، حتي اگر حاوي محرك‌هاي ترسناك باشد. دلبستگي، يك نقطه عطف رشد در زندگي كودك و يك موضوع مهم باقي مي‌ماند. در بزرگسالي، بازنمايي‌هاي دلبستگي ديده مي‌شود و ممكن است مشكلاتي را به همراه داشته باشد.
در مقالات فبلي در مورد سبك دلبستگي ناايمن و واكنشي به‌عنوان مشكلات دلبستگي توضيحاتي داديم. در اين مقاله در مورد علائم و نشانه‌هاي اين مسئله بحث خواهيم كرد.
 علائم و نشانه هاي اوليه مشكلات دلبستگي بر روي يك پيوستار از مشكلات خفيف كه به‌آساني قابل‌تشخيص و واضح است تا شديدترين شكل به نام اختلال دلبستگي واكنش (RAD) قرار مي‌گيرند. اگرچه، هرگز براي درمان و اصلاح مشكلات دلبستگي در كودكان مانند اختلال سبك دلبستگي خيلي دير نيست، ابتدا شما علائم دلبستگي ناايمن را كشف مي‌كنيد و بعداً مراحلي را براي اصلاح آن‌ها در نظر مي‌گيريد.
با تشخيص اوليه شما مي‌توانيد از بروز مشكل جدي‌تري اجتناب كنيد. با توجه‌كردن به آن‌ها در دوران طفوليت مشكلات دلبستگي اغلب با كمك‌ها و حمايت‌هاي مناسب به‌آساني حل مي‌شوند. اين نشانه‌ها عبارت هستند از:
اجنتاب از تماس چشميلبخند نزدننزديك نشدن براي جلوگيري از صميميت و در آغوش گرفته شدننپذيرفتن تلاش هاي موجود در راستاي آرام كردن، دلجويي كردن و برقراري ارتباطبي توجهي و نگاه نكردن به مراقب، زماني كه او را تنها مي گذارند.گريه هاي تسلي ناپذيربي صدا بودن و ايجاد نكردن صدا يا زمزمه‌هادنبال نكردن شما به صورت چشميعدم علاقه مندي به انجام بازي‌هاي تعاملي يا بازي با اسباب بازي‌هامدت زمان طولاني بي قرار است و بدن خود را تكان مي‌دهد.لازم به ذكر است كه علائم اوليه دلبستگي ناايمن مشابه با علائم اوليه مباحث ديگري مانند اختلالات بيش‌فعالي و اوتيسم است. در صورتي كه هر يك از اين علائم هشداردهنده را مشخص كرديد با پزشك خود براي تشخيص حرفه‌اي مشكل يك قرار ملاقاتي تعيين كنيد.

علائم اختلال سبك دلبستگي واكنشي
 ناسازگاري با لمس‌شدن و محبت فيزيكي. كودكان داراي اختلال دلبستگي در كودكان واكنشي اغلب هنگام لمس‌شدن به خود مي‌پيچند، مي‌خندند يا حتي (اوخ) مي‌گويند و اعتراض مي‌كنند. لمس‌كردن و محبت به‌جاي اينكه توليد احساساتي مثبت كند به‌عنوان تهديد درك مي‌شود. مسئله كنترل. اكثر كودكان داراي اختلال دلبستگي واكنشي با تحت كنترل باقي‌ماندن مشكل دارند و از نشان‌دادن احساس درماندگي اجتناب مي‌كنند و آنها اغلب نافرمان، لجباز و اهل جدل هستند. مشكلات خشم. خشم ممكن است مستقيماً با راه‌انداختن قشقرق، برون‌ريزي، يا رفتار گمراه‌كننده و رفتار پرخاشگرانه منفعل ابراز شود. كودكان داراي اختلال دلبستگي واكنشي ممكن است خشم خود را در اعمال مقبول از نظر اجتماعي مانند محكم دست‌دادن به ديگران يا خيلي محكم در آغوش گرفتن كسي پنهان كنند. ناتواني در ابراز محبت به مراقب اصلي. براي مثال كودكان داراي اختلال دلبستگي واكنشي ممكن است به طور ناجوري خونگرم با غريبه‌ها رفتار كنند درحالي‌كه به والدين خود محبت كمي يا هيچ‌گونه محبتي نشان ندهند. وجدان رشدنيافته. كودكان داراي اختلال دلبستگي واكنشي ممكن است؛ مانند افراد بي‌وجدان رفتار كنند و نتوانند احساس گناه، تأسف يا پشيماني را پس از بدرفتاري نشان دهند.علائم وابستگي سالم در سنين مختلف در حدود يك تا دوماهگي، كودك وقتي شما لبخند مي‌زنيد لبخند بزند و به صداهاي بلندي كه مي‌سازيد پاسخ دهد. در حدود چهارماهگي، كودك شما احتمالاً به‌نوبت با شما سروصدا مي‌كند. در پنج‌ماهگي، همه‌جا با شما مي‌آيد. در حدود هشت‌ماهگي، وقتي به چيزها نگاه مي‌كنيد، نگاه شما را دنبال مي‌كنند. اين به‌عنوان توجه مشترك شناخته مي‌شود. در حدود شش تا ۱۲ ماهگي، كودك بايد به طور فعال به دنبال آرامش از شما باشد و تمايل به بازي نشان دهد. وقتي آنها از شما جدا مي‌شوند، ناراحت به نظر مي‌رسند. همچنين در اطراف غريبه‌ها كمي اضطراب نشان مي‌دهند، زيرا مي‌توانند چهره‌هاي آشنا و ناآشنا را تشخيص دهند. در حدود ۱۲ ماهگي، كودك با شما بازي‌هايي مانند دالي موش از حركات براي برقراري ارتباط غيركلامي “سلام”، “خداحافظ” يا “به آنجا نگاه مي‌كند” استفاده مي‌كند. در حدود ۱۵ ماهگي آنها نشانه‌هايي از همدلي نشان خواهند داد. شايد با ديدن خواهر يا برادري كه گريه مي‌كند غمگين به نظر مي‌رسند، ناراحت شود. بين ۱۸ تا ۲۴ ماهگي، كودك با اسباب‌بازي‌ها وانمود مي‌كند، مانند تقليد مكالمه با تلفن اسباب‌بازي يا غذادادن به عروسك.درمان دلبستگي ناايمن در بزرگسالي همان‌طور كه كودكان داراي اختلال دلبستگي واكنشي رشد مي‌كنند و بزرگ‌تر مي‌شوند، آن‌ها اغلب الگوهايي از علائم بازداري شده يا بي‌قيدوبندي را رشد مي‌دهند.
 علائم بازداري شده در اختلال دلبستگي واكنشي. كودك يا بزرگسال بي‌نهايت منزوي و به لحاظ هيجاني منفصل است و در برابر راحتي و آسايش مقاومت مي‌كند. اين دسته از كودكان از آنچه در محيط اطرافشان مي‌گذرد آگاهي دارند و حتي حساس هستند؛ اما واكنش يا عكس‌العملي نشان نمي‌دهد و ممكن است ديگران را هل دهند، ناديده بگيرند يا حتي وقتي ديگران قصد نزديك‌شدن به اين كودكان را داشته باشند به آن‌ها حمله‌ور شوند. علائم بي‌قيدوبندي در اختلال دلبستگي واكنشي. اين كودك ظاهراً بين مراقب، والدين يا غريبه‌ها تفاوتي قائل نيست. به دنبال آسايش و دريافت توجه از تقريباً هر شخص است، بدون متمايزكردن. او به‌شدت وابسته است و از نظر عقلي نسبت به سن خود كمتر عمل مي‌كند و ممكن است به‌صورت دائمي و مادام‌العمر مضطرب به نظر برسد.

منبع:كانون مشاوران ايران-دلبستگي در كودكان

افرادي كه قبل از ازدواج با يكديگر رابطه دوستي برقرار مي كنند چالش هاي براي آن ها به وجود مي آيد، به همين دليل است كه رابطه هاي دوستي پيش از ازدواج در برخي موارد باعث شكست عشقي مي شود.
در دنياي امروزي زنان و مردان با يكديگر رابطه عاشقانه دارند و در اين رابطه نياز هاي عاطفي يكديگر را رفع مي كنند اين نوع روابط مانند شمشير دولبه مي باشد كه بعضي اوقات به ازدواج ختم مي شود و گاهي اوقات آسيب هاي بسياري را به همراه دارد و به فرد صدمه زيادي وارد مي شود.
بنابراين افراد بايد اطلاعات كافي در مورد روابط، مزايا و معايب آن ها به دست آورد. آگاهي هاي لازم در مورد رفتار هاي دوست دختر و دوست پسر بسيار مفيد است و اين اطلاعات به نوع رابطه و جهت دهي رابطه كمك بسياري مي كند.
در اين مقاله به بررسي رابطه هاي دوستي قبل از ازدواج يا دوست پسري و دوست دختري، مراحل روابط، مزايا و معايب رابطه دوستي و نكات كمكي براي موفقيت در اين نوع روابط پرداخته مي شود.
روابط دوست پسر، دوست دختر چيست؟امروزه روابط دوست پسر دوست دختري، قبل از ازدواج بسيار رايج شده است، اين نوع روابط بسيار مختلف و متفاوت مي باشد و در بسياري موارد اين روابط مناسب نمي باشند و باعث آسيب هايي در فرد مي شود.
زماني كه دختر و پسر مي خواهند وارد اين روابط شوند بايد در ابتدا يك شناخت نسبي نسبت به يكديگر داشته باشند تا بتوانند انتخاب درستي داشته باشند و با چشمان بسته وارد يك رابطه نشوند زيرا ممكن است شكست عشقي را تجربه كنند.
پيش از ازدواج افراد بايد ملاك هايي را در نظر بگيرند و با بررسي اين ملاك ها ارتباطي را تشكيل دهند كه منجر به ازدواج شود.
 افراد با توجه به سه عنصر اصلي زير مي توانند يك رابطه عاشقانه براي خود به وجود آورند.
به اين فاكتور ها مثلث عشق مي گويند كه شامل صميميت، تعهد و شور و هيجان راس هاي آن مي باشد و در متن زير توضيحاتي در مورد آن ها ارائه مي دهيم.
صميميت: يكي از ملاك هايي كه براي يك رابطه عاشقانه لازم است وجود صميميت بين دو نفر مي باشد، صميميت بايد  بعد از ازدواج وجود داشته باشد. در اين صورت افراد يكديگر را بهتر درك مي كنند و به عبارتي در اين ملاك دختر و پسر با يكديگر احساس نزديكي كرده و بهتر مي توانند به يكديگر اعتماد كنند.شور و هيجان: افرادي كه با هم ازدواج مي كنند بايد شور و هيجان در بين آن ها وجود داشته باشد، شور و هيجان يكي از راس هاي مثلث عشق مي باشد كه وجود آن براي برقراري زندگي مشترك و پايدار لازم مي باشد.البته برخي از افراد هستند كه قبل از ازدواج رابطه جنسي را تجربه مي كنند، اين رابطه باعث مي شود تا آسيب هايي بر فرد وارد شود.
تعهد : يكي ديگر از راس هاي مثلث عشق تعهد مي باشد، كه پايه هاي آن معمولا قبل از ازدواج صورت مي گيرد و بعد از ازدواج اين ملاك محكم تر مي شود، اين موضوع باعث مي شود تا افراد نسبت به يكديگر روابط پايبندي داشته باشند و اعتماد و وفاداري در بين فرد افزايش مي يابد.مراحل رابطه هاي دوستي قبل از ازدواجهنگامي كه دختر و پسر وارد رابطه هاي دوستي مي شوند بايد مراحلي را بگذرانند و به طور كامل اين مراحل را بشناسند تا از به وجود آمدن آسيب ها و اتفاقات ناگوار جلوگيري كنند.دختر و پسر بعد از گذراندن مراحل رابطه هاي دوستي قبل از ازدواج مي توانند به روابط دوستي خود پايان دهند و براي ازدواج آماده شوند، در اين مقاله مراحل دوستي بين دختر و پسر مطرح شده است كه در زير مورد بررسي قرار مي دهيم.
غرق شدن در رابطه دوستياولين مرحله اي كه در رابطه عاشقانه و بين دختر و پسر به وجود مي آيد غرق شدن در آن رابطه مي باشد، دختر و پسر به دليل اين كه رابطه دوستي آن ها تازه است شور و هيجان زيادي دارند و اين شور و هيجان در اوايل ازدواج هم به وجود مي آيد، در اين هنگام دو نفر احساس خيلي خوب و وصف ناپذيري را تجربه مي كنند.
به دليل حس خوبي كه در اين دوران دارند به آن مرحله ماه عسل مي گويند چون اين مرحله بي مشكل بوده و بسيار لذت بخش مي باشد و افراد تصور مي كنند كه شخصي را پيدا كرده اند كه سال ها دنبال او بوده اند و حتما بايد با يكديگر ازدواج كنند.
شك و ترديد در رابطه دوستيبعد از گذر از مرحله اول دختر و پسر وارد مرحله دوم مي شوند و در آن مرحله تفاوت ها و مسائلي در بين دوست دختر و دوست پسر خود نمايي مي كند كه فرد اين ويژگي ها را دوست ندارد و به همين دليل نسبت به ادامه رابطه دچار شك و ترديد مي شوند و بسياري از رفتار هايي كه قبلا به آن توجه نمي كرده اند و ناديده مي گرفته و در آن زمان شايد براي آن ها جذابيت داشت و دوستش داشتند در اين مرحله آزار دهنده خواهد شد.
افراد هنگامي كه در مرحله شك و ترديد قرار گرفته اند سعي مي كنند كه تغييراتي در طرف مقابل به وجود آورند و برخي اوقات تلاش مي كنند رابطه دوستي خود را پايان مي بخشند اما گاهي اوقات به دليل علاقه اي كه بين آن ها به وجود آمده نمي توانند رابطه را پايان بخشند و فقط دعواها و بحث هاي زيادي بين آن ها به وجود مي آيد كه افراد از خودشان دفاع مي كنند يا از طرف مقابلش ايراد مي گيرد.
اين موضوع يكي از ايرادات دوستي پيش از ازدواج مي باشد.
مرحله نااميدي دوستيدر اين مرحله افراد نسبت به تغيير طرف مقابل خود نااميد مي شوند و ديگر تلاشي براي بهبود رابطه انجام نمي دهند و نسبت به رابطه خود نااميد مي شوند و در برخي مواقع در اين مرحله به رابطه خود پايان مي دهند در بسياري از موارد افراد در اين مرحله اختلاف هاي بسياري را تجربه مي كنند و هميشه درگير بحث و دعوا هستند.
مرحله تصميم گيريدر اين مرحله افراد در مورد رابطه خود تصميم مي گيرند كه آن را حفظ و بهبود بخشيده و ادامه دهند يا تمامش كنند، در اين مرحله دختر و پسر با يكديگر صحبت مي كنند تا تصميم نهايي را بگيرند و سعي مي كنند تا رابطه خود را تغيير داده و آن را حفظ كرده يا رابطه جديد را تشكيل دهند.

در اين مرحله گاهي يكي از طرفين نسبت به ادامه رابطه نا اميد شده است و ممكن است ديگري را ترك كند در اين صورت ترك شدن در بسياري از افراد باعث شكست عشقي مي شود و اين شكست نشانه هايي به همراه دارد كه ناشي از گذر مراحل شكست عشقي مي باشد.
مرحله عشق قلبيدر اين دوره فرد با همه تفاوت هاي فرد كنار مي آيد و اين قاعده را مي پذيرد كه هيچ انساني كامل نيست و هر انساني نقص هاي خودش را داد و تصميم به ازدواج مي گيرند.
اين مرحله مانند اوايل پر از هيجان و تازگي نمي باشد ولي در عوض افراد نسبت به يكديگر شناخت بيشتري دارند و از طريق راه هاي مختلف به رابطه شان تنوع مي بخشند و معمولا در اين مرحله كه به آن عشق قلبي مي گويند رابطه دوستي به ازدواج ختم مي شود.
اما اين مورد بسيار كم ديده مي شود بنابراين به دوستي پيش از ازدواج توصيه نمي شود.

منبع:كانون مشاوران ايران-دوستي قبل از ازدواج آري يا نه