مركز مشاوره

آيا مي دانستيد كه هوش هيجاني را مي توانيد در طول زندگي خود آن را ارتقا دهيد؟ هوش هيجاني به شما در حل تعارضات زندگي روزمره كمك مي كند.
اين اصطلاح توسط پيتر سالوي و جان ماير در دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه ييل ايجاد شد و بعداً دانيل گولمن در سال ۱۹۹۵ آن را بيش تر رواج داد.
فوايد هوش هيجانياستفاده از هوش هيجاني در زندگي روزمره مي تواند بسيار مفيد باشد.
به عنوان مثال، پيشگيري از موقعيت هاي خطرناك براي سلامتي، مانند جلوگيري از فشار خون بالا و بيماري هاي قلبي و از نظر انطباق نيز مي تواند در كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت بسيار سودمند باشد.
به همين دليل، بهبود هوش هيجاني در سنين پايين مي‌تواند سرمايه‌گذاري بلندمدتي باشد كه باعث موفقيت در بزرگسالي مي شود.
تقويت هوش هيجاني در نوجوانان۱٫به واكنش هاي احساسي خود نسبت به وقايع در طول روز توجه كنيد.به راحتي مي توانيد احساسات خود را در مورد آنچه در طول روز تجربه مي كنيد، پشت سر بگذاريد. اما درك احساس خود براي تقويت هوش هيجاني ضروري است. اگر احساسات خود را ناديده بگيريد، اطلاعات مهمي را ناديده مي گيريد كه تأثير زيادي بر طرز فكر و نحوه رفتار شما دارد.
به بدن خود توجه كنيدبه جاي ناديده گرفتن علائم فيزيكي احساسات خود، شروع به گوش دادن به آن ها كنيد. به ياد داشته باشيد كه ذهن و بدن ما از هم جدا نيستند. آن ها عميقاً بر يكديگر تأثير مي گذارند.
مشاهده كنيد كه چگونه احساسات و رفتار شما به هم مرتبط هستند.وقتي احساسات شديدي را تجربه مي كنيد، چه واكنشي نشان مي دهيد؟ هرچه بيشتر درك كنيد كه چه چيزي انگيزه هاي رفتاري شما را تحريك مي كند، هوش هيجاني شما بالاتر خواهد بود و مي توانيد از آنچه مي دانيد براي تغيير رفتار خود در آينده استفاده كنيد.
از قضاوت در مورد احساسات خود بپرهيزيدتمام احساساتي كه داريد معتبر هستند، حتي احساسات منفي كه تجربه مي كنيد. اگر احساسات خود را قضاوت كنيد، توانايي خود را براي احساس كردن از بين مي بريد و استفاده از احساسات خود را در راه هاي مثبت دشوارتر مي كند.
به اين موضوع فكر كنيد كه هر احساسي كه داريد، يك قطعه جديد از اطلاعات مفيد است از چيزهايي كه در دنياي شما در حال وقوع مي باشد مرتبط است.
در ابتدا سخت است، اما اجازه دهيد احساسات منفي ظاهر شوند و آن ها را به آنچه در حال رخ دادن است مرتبط كنيد. به عنوان مثال، اگر به شدت حسادت مي كنيد، اين احساس در مورد وضعيت شما چه چيزي به شما نشان مي دهد؟

هوش هيجانيتصميم گيري در مورد نحوه رفتار را تمرين كنيدشما نمي توانيد احساساتي كه داريد را كنترل كنيد، اما مي توانيد تصميم بگيريد كه چگونه مي خواهيد به آن ها واكنش نشان دهيد. به اين فكر كنيد كه ترجيح مي دهيد چه واكنشي نشان دهيد، به جاي اينكه اجازه دهيد احساساتتان بر شما غلبه كند، تصميم بگيريد دفعه بعد احساسات خود را كنترل كنيد.
هنگامي كه اتفاق منفي در زندگي شما مي افتد، لحظه اي را براي احساس كردن اختصاص دهيد. هنگامي كه موج اوليه سپري شد، تصميم بگيريد كه چگونه مي خواهيد رفتار كنيد. تصميم بگيريد كه احساسات خود را به جاي سركوب كردن، بيان كنيد و دوباره تلاش كنيد.
مهارت هاي همدلي خود را بهبود بخشيدهمدلي يعني توانايي تشخيص احساسات ديگران و به اشتراك گذاشتن احساسات با آها. شنونده فعال‌تر بودن و توجه واقعي به آنچه مردم مي‌گويند مي‌تواند به شما كمك كند تا احساس بهتري نسبت به آن‌ها داشته باشيد. توانايي استفاده از اين اطلاعات تصميمات و بهبود روابط از نشانه هاي هوش هيجاني است.

منبع:كانون مشاوران ايران-چگونه هوش هيجاني خود را تقويت كنيم + بازي براي كودكان

تاثير افسردگي بر بدن و ذهن. افسردگي يك بيماري رواني جدي اما نسبتاً شايع است كه افراد را در هر سني مي تواند تحت تاثير قرار دهد.
عدم تعادل شيميايي مغز ممكن است به افسردگي كمك كند، اختلال در ساير نواحي مغز، مانند هيپوكامپ، نيز باعث ايجاد افسردگي مي شود.
علائم افسردگي رايج شامل خستگي، تغييرات اشتها و كمبود انرژي و لذت است، البته هيچ درمان مشخصي براي افسردگي وجود ندارد، اما با دارو و درمان قابل درمان است و بستگي به شرايط فرد دارد.
افسردگي مي تواند بيشتر جنبه هاي زندگي افراد را تحت تاثير قرار دهد و حتي باعث بيماري هاي جسماني نيز بشود.
تاثير افسردگي بر بدن و ذهنچرا افسردگي بيماري جدي است؟انواع مختلفي از افسردگي وجود دارد، از جمله افسردگي اساسي، اختلال افسردگي مداوم و همچنين انواع متفاوتي مانند اختلال عاطفي فصلي و افسردگي پس از زايمان.
درك ما از افسردگي در حال تكامل است. هر فردي با هر سن، جنسيت، نژاد، توانايي يا پيشينه فرهنگي ممكن است به افسردگي مبتلا شوند و اين يك مشكل جدي است: طبق داده هاي موسسه ملي سلامت روان، طي دهه هاي گذشته، خودكشي در ايالات متحده به دليل افسردگي افزايش يافته است.
علاوه بر اين، سازمان بهداشت جهاني افسردگي را به عنوان عامل اصلي ناتواني در سراسر جهان نام برده است.
عدم تعادل شيميايي مغزعوامل زيادي وجود دارد كه مي تواند در ايجاد افسردگي نقش داشته باشد. يك فرضيه شناخته شده بيان كرده است كه افسردگي به دليل عدم تعادل مواد شيميايي مغز به نام انتقال دهنده هاي عصبي ايجاد شده است.
انتقال دهنده هاي عصبي، مانند دوپامين، سروتونين و نوراپي نفرين، همگي عملكردهاي متفاوتي دارند اما پيام هاي شيميايي را بين نورون هاي مغز ارسال مي كنند و در خلق و خوي افراد در هر لحظه نقش دارد.
چند راه وجود دارد كه عدم تعادل ممكن است رخ دهد. سلول هايي كه پيام هاي شيميايي را دريافت مي كنند ممكن است پذيراي آن نباشند، يا مغز ممكن است مقادير كمتري از انتقال دهنده هاي عصبي خاص را نسبت به مقدار مطلوب توليد كند.
انتقال دهنده هاي عصبي به طور منظم در طي فرآيندي به نام بازجذب جذب نورون ها مي شوند كه انتقال دهنده هاي عصبي را از انتقال پيام هاي خود باز مي دارد. اگر مغز اساساً انتقال دهنده هاي عصبي را خيلي سريع “پاكسازي” كند، ممكن است عدم تعادل رخ دهد.
آريان مي گويد، اين انواع مختلف عدم تعادل مي تواند تا حدي توضيح دهد كه چرا افسردگي در هر فردي متفاوت است و چرا برخي افراد به انواع خاصي از درمان پاسخ بهتري مي دهند.
نواحي مغز درگير افسردگيبه نظر مي رسد به طور خاص چندين ناحيه مغز نقش مهمي در ايجاد علائم افسردگي دارند.

آميگدال كه در اعماق مركز مغز قرار دارد، در بسياري از پاسخ‌هاي احساسي از جمله فعال كردن مغز و پاسخ ترس بدن نقش دارد. اين ناحيه تمايل به افزايش فعاليت در افراد مبتلا به افسردگي دارد.
تحقيقات همچنين نشان داده است كه برخي از نواحي مغز در افراد مبتلا به افسردگي مزمن كوچك مي‌شوند بنابراين عملكرد كمتري دارند. اين نواحي شامل هيپوكامپ است كه در حافظه بلند مدت نقش دارد و تالاموس كه چرخه خواب و بيداري را تنظيم مي كند و ورودي حسي و حركتي را كنترل مي كند.
توجه به اين نكته مهم است كه در حالي كه عدم تعادل شيميايي و ساير مكانيسم هاي مغز در افسردگي به تنهايي باعث افسردگي نمي شوند. ژنتيك، تجربيات آسيب زا، شرايط پزشكي، استرس مزمن و حتي ويژگي هاي شخصي مي تواند فرد را بيشتر در معرض ابتلا به افسردگي قرار دهد.
برخي افراد از نظر عاطفي واكنش‌پذيرتر هستند، اين به تنهايي لزوماً به اين معني نيست كه آن ها به يك بيماري رواني مبتلا خواهند شد، اما ممكن است در معرض خطر بيشتري قرار بگيرند.

منبع:كانون مشاوران ايران-چگونگي تاثير افسردگي بر بدن و ذهن افراد

چگونه بايد با اختلافات دوره نامزدي برخورد كنيم؟ دليل اختلافات چيست؟ در بازه زماني آشنايي تا عقد دختر و پسر بيشتر رفت‌ و آمد كند تا يكديگر را بيشتر بشناسند در اين مدت ممكن است شاهد تفاوت‌هاي زيادي بين خود و طرف مقابل باشد كه با ناديده‌ گرفتن آن‌ ها بيشتر به همه انباشته خواهند شد.
سهم عمده اين اختلافات مربوط به شخصيت و رفتار خود زوج مي‌باشد سهمي كه خانواده زوجين در ايجاد اختلاف ميان زوجين دارند را نيز نمي‌توان ناديده گرفت.
به هر جهت اختلاف و مشاجره بين زوجين در اين برهه كاملاً طبيعي است و جاي نگراني نيست به شرطي كه با گفته مي‌كردند سعي كنيد اين اختلافات را حل كنيد و در صورت حل شدن آن موضوع را نزديك مشاور خانواده ببريد.
هر فرد در يك خانواده و در يك فرهنگ رشد نمو يافته پس كاملاً طبيعي است كه نسبت‌ به فرد ديگر عقايد  شخصيت خاص خود را داشته باشند مهم‌ ترين كاري كه لازم است انجام دهيد اين است كه تفاوت‌هاي يكديگر را بپذيريد و به يكديگر احترام بگذاريد.
دليل اختلافات دوره نامزديزوجين به دلايل مختلف ممكن است با يكديگر اختلاف داشته باشند كه به چند مورد از آن‌ ها خواهيم پرداخت.
علت اول خانواده زوج مي‌باشد. خانواده زوجين مثل يك ميكروسكوپ هم رفتارهاي عروسي و داماد را زير ذره‌ بين خود مي‌گذارد و هر حرف او را در مورد خود تلقي مي‌كنند.
اين سوءتفاهم را نزد فرزند خود مي‌برند و به او شكايت مي كنند فرزند خانواده كه از اين پيشامد شوكه مي شود با عصبانيت نزد همسر خود مي‌رود و او را محكوم به بي ادبي توسط خانواده مي‌ كند بدون توجه به اين كه موضوع فقط يك سوءتفاهم ساده بوده است.
چندين‌ بار چنين اتفاقاتي مي‌افتد تا اينكه زوجين نسبت‌ به يكديگر سرد مي‌شوند و عاطفه‌اي بين آن‌ها باقي نخواهد ماند. براي جلوگيري از سردي روابط در چنين موقعيت‌هايي لازم است كه بي توجه نباشيد و گفتگو كنيد.
مسائل اقتصاديدختر و پسر معمولاً در ابتداي زندگي با شرايط مالي فرد مقابل آشنايي كامل ندارند و ممكن است گاهاً دچار توقعات بي‌جا شوند.
وقتي آنان وارد زندگي مشترك مي‌شوند و در جريان مشكلات مالي فرد قرار مي‌گيرند احتمالاً عصباني خواهند شد و متوجه رؤيا بافي‌هاي خود خواهند شد. چنين مشكلاتي علاوه بر مسائل مالي مشكلات ديگري به‌همراه خواهد آورد.
برقراري رابطه جنسي در بازه زماني نامزدي و عقدبرخي از زوجين درباره داشتن رابطه جنسي در دوران عقد و نامزدي توافق مي‌كند و بعضي ديگر نسبت‌ به آن اختلاف‌ نظر دارند.
اكثر مردان دوست دارند به محض نامزدي رابطه جنسي با شريك عاطفي خود شروع كنند كه اكثر بانوان با اين‌موضوع مخالف هستند چرا كه دوست دارند رابطه جنسي را پس‌ از ازدواج و به‌ طور رسمي تجربه كنند. اين اختلاف‌نظر، به‌تنهايي موجب بروز سردي بين زوجين جوان خواهد شد.
نحوه برقراري روابط اجتماعيفردي كه شخصيتي درون‌گرا دارد معمولاً نمي‌تواند با يك فرد برون‌گرا سازگاري داشته باشد.

در زندگي مشترك ميزان رفت‌ و آمد با خانواده‌ها، معاشرت كردن با دوستان، نحوه‌ي سفر كردن و غيره به برون‌ گرا يا درون‌ گرا بودن زوجين بستگي خواهد داشت و اگر هركدام از آنان با نحوه رفت‌ و آمد شريك زندگي خود مشكل داشته باشد رابطه عاطفي آنان را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
نحوه رفع نيازهاي فرد مقابلهر دختر و پسري دنياي خاص خود را دارد كه هر كدام دغدغه و نياز خود را خواهد داشت. مرد كه تا آن روز محبتي از سمت يك زن نديده سعي مي‌كند به شيوه‌اي كه به دوستان خود محبت مي‌كند به همسرش نيز محبت كنند و دختر نيز به همين منوال. پس‌از مدتي هر دو مدعي مي‌شوند كه يكديگر را درك نمي‌كنند.

منبع:كانون مشاوران ايران-اختلافات دوره نامزدي

چگونه تنفس به كنترل اضطراب كمك مي كند
واضح است كه تنفس براي حفظ زندگي ضروري است. هر نفس اكسيژن را به جريان خون شما تزريق مي كند تا بدن شما را تغذيه كند.
در همان زمان، بازدم دي اكسيد كربن آزاد مي كند، كربن دي اكسيد يك ماده زائد مي باشد كه از طريق خون شما نيز منتقل مي شود. درست نفس نكشيدن مي تواند به اضطراب، استرس، خستگي و مشكلات جسمي و روحي شما بيفزايد. اما تنفس درست در واقع اضطراب را تسكين مي دهد.
تنفس و كنترل اضطرابتنفس نامناسب باعث اضطراب مي شودوقتي احساس اضطراب مي كنيد، تنفس شما تغيير مي كند. اين تنفس نامناسب در واقع باعث اضطراب مي شود و علائم استرس يا حمله پانيك شما را بدتر مي كند. بيشتر افراد در هنگام احساس اضطراب به جاي تنفس عميق از ديافراگم، مستقيماً از قفسه سينه نفس مي كشند.
اين روش به جاي تامين اكسيژن كافي براي سيستم هاي بدن شما، در واقع فرآيند اكسيژن رساني را مختل مي كند و باعث افزايش سطح نگراني شما مي شود.
همزمان با كاهش سطح اكسيژن، دي اكسيد كربن در بدن انباشته مي شود. در نتيجه ضربان قلب شما افزايش مي يابد، به همين دليل ممكن است احساس سرگيجه داشته، عضلات شما منقبض شوند و علائم فيزيكي ديگري را به عنوان بخشي از پاسخ استرس تجربه كنيد كه اضطراب شما را حتي بدتر مي كند.
هنگامي كه از ديافراگم نفس عميق بكشيد، سيستم عصبي پاراسمپاتيك بدن شما را تحريك مي كند. اين بخشي از سيستم عصبي محيطي شماست كه ضربان قلب، جريان خون، هضم و تنفس را تنظيم مي كند.
زماني كه دچار يك حمله اضطرابي هستيد يا حتي فقط احساس استرس مي كنيد، نفس كشيدن عميق شما را آرام مي كند. تنفس عميق به شما كمك مي كند از حالت طبيعي جنگ يا گريز كه در مواقع استرس يا ترس شديد رخ مي دهد دور بمانيد.

تنفس و كنترل اضطراب۱٫تنفس قفسه سينه در مقابل تنفس شكميما هر روز نفس مي كشيم. بيشتر اين نفس ها بدون فكر كشيده مي شوند. اما اگر به نفس خود دقت كنيد متوجه دو نوع الگو مي شويد. نوع اول تنفس قفسه سينه است كه به آن تنفس قفسه سينه نيز مي گويند. نوع دوم تنفس شكمي است كه به آن تنفس ديافراگمي نيز مي گويند.

۲٫ تنفس قفسه سينهتنفس قفسه سينه سطحي است، از قفسه سينه آمده و فقط شامل تنفس هاي سريع و كوتاه مي شود. هنگام اضطراب يا استرس، به تنفس خود توجه كنيد. به احتمال زياد متوجه خواهيد شد كه اين همان الگوي تنفسي است كه در هنگام نگراني استفاده مي كنيد. تنفس قفسه سينه باعث استرس بيش تر مي شود.
۳٫ تنفس ديافراگمي و كنترل اضطرابتنفس ديافراگمي برخلاف تنفس شكمي شامل تنفس هاي عميق، طولاني و يكنواخت است. اين تنفس از ديافراگم شما مي آيد. با هر نفس، ريه هاي شما پر از هوايي مي شود كه از طريق بيني و دهان به داخل كشيده مي شود به مرور زمان تنفس ديافراگمي اضطراب شما را از بين مي برد.
براي اينكه بدانيد از كدام نوع تنفس استفاده مي كنيد، يك دست را روي قسمت بالاي شكم خود در ناحيه كمر و يك دست را روي سينه خود قرار دهيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-۱۰ تمرين تنفس كه به كنترل اضطراب كمك مي كند

به احتمال زياد كودك مضطرب در اطرافيان خود مي شناسيد كه به دلايل مختلف اضطراب دارد و نياز دارد كه در مورد آن باكسي صحبت كند.
لزوماً لازم نيست فرزند شما ارتباط با شخصي درگير اضطراب داشته باشد تا بتواند در مورد آن سؤالاتي داشته باشد. اين عارضه اغلب در تلويزيون و فيلم‌ها ظاهر مي‌شود و ممكن است از ديگران در مورد آن بشنوند.
كمك به كودك مضطرببراي كودكان بزرگ‌تر، مي‌توانيد در مورد اينكه چگونه بر ذهن و بدن تأثير مي‌گذارد و برخي از علائمي كه آن ها يا عزيزانشان ممكن است در نتيجه اضطراب تجربه كنند، صحبت كنيد. همچنين مي توانيد درباره انواع مختلف اضطراب مربوط به مدرسه، آينده يا چيزهاي ديگر صحبت كنيد.
علاوه بر اين مهم است كه با فرزندان خود در مورد مديريت اضطراب صحبت كنيد و به آن ها اطلاع دهيد كه در مواقعي كه احساس اضطراب مي كنند به اشتراك گذاشتن احساسات خود مي توانند حمايت مورد نياز خود را دريافت كنند.
براي بچه‌هاي كوچك‌تر، ممكن است بخواهيد بگوييد: «گاهي اوقات نگراني‌ها يا ترس‌ها آنقدر بزرگ مي‌شوند كه به سختي مي‌توانيم به تنهايي با آنها كنار بياييم. هر اضطراب و استرسي كه زندگي را براي شما واقعاً سخت كرده است لازم است با درمانگر يا مادر و پدر خود درجريان بگذاريد.»
 سوالاتي كه ممكن است فرزندتان از شما بپرسندصرف نظر از سن فرزندتان، احتمالاً وقتي موضوع اضطراب مطرح مي شود، سؤالاتي براي او پيش مي آيد. در اينجا چند مورد رايج وجود دارد كه ممكن است بخواهيد خود را براي آن ها آماده كنيد:
اگر مغز من اشكال داشته باشد چي؟براي كودكي كه خودش اضطراب را تجربه مي كند، نگراني هايي كه دارد بسيار واقعي است. مهم است كه اين نگراني ها را با كنار زدن آن ها حل نكنيد.
در عوض، به آن‌ها اطلاع دهيد كه ترس‌ها و نگراني‌هايي كه دارند از مكان‌هاي واقعي سرچشمه مي‌گيرند و معتبر هستند. اما ميزاني كه اين ترس‌ها و نگراني‌ها بر افكار آن‌ها تاثير مي گذارند بيش از اندازه مي باشد و بايد آن را كنترل كنند.
يكي از راه‌هاي مفيد براي انجام اين كار اين است كه با آن‌ها درباره ترس‌هايشان صحبت كنيد و راه‌حل‌ها يا راه‌هاي ممكن براي حل اين ترس‌ها را مشخص كنيد.
كودكاني كه اضطراب مداوم را تجربه مي كنند ممكن است در عزت نفس و اعتماد به نفس نيز دچار مشكل شوند. آن ها ممكن است تصور كنند كه در هر موقعيتي كار اشتباهي انجام مي دهند كه باعث اضطراب آن ها مي شود.
مهم است كه به بچه ها يادآوري كنيم كه هيچ مشكلي براي آن ها يا هركسي كه اضطراب دارد وجود ندارد.
به فرزندان خود يادآوري كنيد كه شكسته يا معيوب نيستند. همچنين مي‌توانيد توضيح دهيد كه برخي رويدادها مانند ضربه، استرس يا ناملايمات ممكن است باعث ايجاد شرايط سلامت روان شوند.
سعي كنيد به آن ها بفهمانيد كه داشتن اضطراب تقصيرشان نيست و مي توانند براي آن كمك بگيرند.

درمان اضطراب چگونه است؟هنگام صحبت در مورد كمك گرفتن براي اضطراب، كودكان ممكن است بخواهند بدانند كه چگونه بايد آن را از بين ببرد. بسته به شدت اضطراب آن ها، شناسايي مشكل اغلب اولين قدم در درمان است. تحقيقات نشان داده است كه درمان به تنهايي اغلب مي تواند بسيار مفيد باشد.
همچنين مي توانيد با كودك مضطرب خود در مورد داروهايي كه ممكن است علاوه بر درمان در دسترس هستند صحبت كنيد و به او بگوييد كه درست مانند مصرف آنتي بيوتيك براي بيماري بدن، داروهاي ضد اضطراب نيز مي تواند به علائم اضطراب كمك كند.
برخي تحقيقات مورد اعتمادنشان داده است كه تركيبي از روان درماني و دارودرماني براي برخي افراد موثر است البته دارو درماني و مصرف هرگونه دارو بايد زير نظر روانشناس انجام شود.

منبع:كانون مشاوران ايران-چگونه با كودك مضطرب خود صحبت كنيم؟

كم خوابي مي تواند همه چيز را از خلق و خو گرفته تا حافظه تحت تاثير قراردهد. در اينجا نحوه شناسايي تمام علائمي كه نشان مي دهد به خواب بيشتري نياز داريد، آمده است.
در جامعه ما، وسوسه و حتي فشار زيادي براي كم كردن خواب وجود دارد. در واقع، يك تصور غلط واقعي وجود دارد كه محروميت از خواب نوعي حركت قهرمانانه محسوب مي شود، نشانه اي از اينكه چقدر سخت كار مي كنيد، چقدر زود مي توانيد از خواب بيدار شويد، چقدر به خواب كي نياز داريد، چقدر فعال، اجتماعي و پرمشغله هستيد.
اما خواب كافي فقط يك پاداش راحت پس از يك روز طولاني و مطمئناً نشانه تنبلي يا ضعف نيست. خواب كافي كه براي بزرگسالان حداقل هفت ساعت تعريف مي شود يك محرك براي سيستم فيزيولوژيكي بدن انسان است.
هنگامي كه ما كم خواب مي شويم (بيش از يك سوم بزرگسالان دچار كمبود خواب هستند) سلامت و تندرستي ما به روش هاي بي شماري از جهت ذهني، جسمي و عاطفي آسيب مي بيند.
براي اينكه از نظر فني كم خواب در نظر گرفته شويد، نيازي نيست كه تمام شب را بيدار باشيد در واقع، ممكن است حتي متوجه نشويد كه به اندازه كافي نمي خوابيد، زيرا ممكن است احساس خستگي خاصي نداشته باشيد.
علائم كم‌خوابي زيادي وجود دارد كه فراتر از خميازه كشيدن، تكان دادن سر پشت ميز كار يا سختي در باز نگه داشتن چشم ها است.
نشانه هاي كم خوابي۱٫بد خلق هستيخواب و سلامت عاطفي عميقاً به هم مرتبط هستند، بر اساس آمار دانشكده پزشكي هاروارد، بيماران مبتلا به اضطراب و افسردگي بيشتر احتمال دارد بي خوابي مزمن را تجربه كنند. حتي از دست دادن خواب كوتاه مدت و جزئي مي تواند بر خلق و خو، ديدگاه و كيفيت مهم ترين روابط ما تأثير منفي بگذارد.
اگر كم خواب هستيد، در برابر بدخلقي، تحريك‌پذيري و چالش‌هاي مقابله با استرس آسيب‌پذيرتر هستيد. كمبود خواب و استرس نيز مي تواند يك چرخه بد ايجاد كند.
بهره وري و عملكرد افت مي كند.كمبود خواب مزمن مي‌تواند بر  شماتوانايي‌هاي ما براي استدلال، تمركز، و حتي يافتن كلمات مناسب براي توصيف چيزهاي ساده تأثير منفي بگذارد. در واقع، تخمين زده مي‌شود كه بي‌خوابي به تنهايي سالانه ۴۱۱ ميليارد دلار براي اقتصاد آمريكا هزينه داشته باشد.
اغلب ما معتقديم كه تا ديروقت بيدار ماندن و پروژه هاي كاري را به پايان رساندن يا براي ارائه ها آماده شدن كاملا ضروري است. اما، به نظر مي رسد، توقف كار به موقع براي پايان دادن به كار و داشتن يك خواب خوب، عموماً بهترين راه براي بهبود بهره وري و عملكرد كلي است.

كافئين قدرت شناختي را تا نيم ساعت افزايش مي‌دهد، اما خواب اطلاعات اخير بدردنخوري را كه آموخته‌ايد از بين مي‌برد و آن ها را بايگاني مي‌كند تا بتوانيد به طور موثرتري اطلاعات جديد را دريافت كنيد.
۳٫ وزن شما در حال نوسان است.در سال ۲۰۰۴، يك مطالعه طولاني مدت در ويسكانسين نشان داد كه افرادي كه كمتر از شش ساعت در شب مي‌خوابند، بيشتر در معرض اضافه وزن هستند. اين گروه كاهش سطح هورمون سركوب كننده اشتها لپتين، همراه با افزايش سطح هورمون تحريك گرسنگي را نشان مي دهد. زماني كه بيش از حد خسته هستيم، به سراغ ميان وعده‌هاي بيشتري مي‌رويم.
اخيراً، محققان ارتباط قوي بين كمبود خواب و افزايش خطر ابتلا به ديابت نوع ۲ را شناسايي كرده اند، يك اختلال متابوليك كه اغلب با پرخوري و چاقي ايجاد مي شود.
پوستت داغون شدهچشم‌هاي قرمز، پف‌كرده، حلقه‌هاي تيره زير چشم و گوشه‌هاي رو به پايين دهان، همگي در افراد كم‌خواب به‌راحتي قابل شناسايي هستند. لورن هيل مي‌گويد: «مردم معمولاً مي‌توانند تشخيص دهند كه شب سختي داشته‌ايد يا خير. حتي مقادير كم كم خوابي بر ظاهر شما تأثير مي گذارد، خواب كافي و با كيفيت بايد ركن هر روال مراقبت از پوست باشد.»

منبع:كانون مشاوران ايران-۷ نشانه رايج كم خوابي كه نبايد ناديده بگيريد

سندرم ايمپاستر (imposter syndrome) شامل احساس شك به خود و بي‌كفايتي است كه علي‌رغم تحصيلات، تجربه و موفقيت‌ها ادامه مي‌يابد  و به زندگي فردي و اجتماعي افراد آسيب زيادي را وارد مي كند.
نام ديگر اين سندرم نشانگان خودويرانگري مي باشد. تحقيقات اوليه كه اين پديده را بررسي مي‌كرد، عمدتاً بر زنان موفق متمركز بود. با اين حال، بعداً مشخص شد كه سندروم ايمپاستر مي تواند هر كسي را در هر حرفه اي، از دانشجويان فارغ التحصيل گرفته تا مديران ارشد تحت تاثير قرار دهد.
در اين شرايط حتي زماني كه ديگران استعدادهاي شما را ستايش مي كنند، موفقيت هاي خود را به زمان بندي و خوش شانسي مربوط مي دانيد. شما باور نمي كنيد كه داشته هاي خود را بر اساس شايستگي هاي خود به دست آورده باشيد و مي ترسيد كه ديگران نيز در نهايت متوجه همين موضوع شوند و داشته هاي خود را از دست دهيد.
نشانه هاي سندرم ايمپاستردر نتيجه عوامل گفته شما، شما خود را تحت فشار قرار مي دهيد تا سخت تر كار كنيد تا مشكلات زير را جبران كنيد.
ديگران را از تشخيص كاستي ها يا شكست هاي خود بازداريدآنچه را كه كمبود هوش خود مي دانيد جبران كنيد.احساس گناه به خاطر «فريب دادن» افراد ديگر را كاهش دهيد.احساس بي ارزشي براي توجه يا محبت.دست كم گرفتن دستاوردها.سندرم ايمپوستر و علائم آن مي تواند به طرق مختلف ظاهر شود، از جمله:در محل كار:افرادي كه اين سندرم را دارند، اغلب موفقيت خود را به جاي توانايي ها و اخلاق كاري خود به شانس نسبت مي دهند، كه مي تواند آن ها را از درخواست افزايش حقوق يا درخواست ترفيع باز دارد. آن ها همچنين ممكن است احساس كنند كه بايد براي رسيدن به استانداردهاي غيرممكني كه تعيين كرده اند، بيش از حد كار كنند.
در خانه:هر پدر و مادري احتمالاً مي‌توانند زماني را به ياد بياورند كه احساس مي‌كنند براي مسئوليت بزرگ كردن فرزند خود ناآگاه، ناتوان و كاملاً آماده نيستند. اگر اين احساسات كنترل نشوند، والدين ممكن است براي تصميم گيري براي فرزندشان از ترس اينكه قرار است زندگي آن ها را به هم بزنند، دچار مشكل شوند.
در مدرسه: دانش‌آموزان ممكن است از صحبت كردن در كلاس يا پرسيدن سؤال اجتناب كنند، زيرا مي‌ترسند معلم‌ها يا همكلاسي‌ها فكر كنند آن ها توانايي و هوش كافي را ندارند.
در روابط:برخي افراد احساس مي‌كنند كه ارزش محبتي كه از طرف يك فرد مهم دريافت مي‌كنند را ندارند و مي‌ترسند كه شريك زندگي‌شان متوجه شود كه واقعاً آنقدرها هم عالي نيست.
با گذشت زمان، اين مي تواند چرخه اي از اضطراب، افسردگي و احساس گناه را تقويت مي كند.
انواع نشانگان خودويرانگريانواع سندروم به طور خلاصه در ادامه توضيح داده شده است:
«كمال‌گرايان» انتظارات بسيار بالايي از خود دارند و حتي اگر ۹۹ درصد از اهداف خود را برآورده كنند، احساس شكست مي‌كنند. هر اشتباه كوچكي باعث مي شود كه آن ها شايستگي خودشان را زير سوال ببرند.

«تخصص گرا» اين افراد قبل از شروع پروژه احساس نياز به دانستن تمام اطلاعات دارند و دائماً به دنبال گواهينامه يا آموزش هاي جديد براي بهبود مهارت هاي خود هستند.
«كار فردي» افرادي كه تمايل به كار فردي دارند احساس مي كنند كه بايد وظايف خود را انجام دهند و اگر نياز به كمك داشته باشند، فكر مي كنند كه شكست خورده يا كلاهبردار هستند.
«سوپرمن ها» خود را تحت فشار قرار مي دهند تا بيشتر از اطرافيانشان كار كنند تا ثابت كنند كه فريبكار نيستند. آن ها نياز به موفقيت را در همه جنبه هاي زندگي را احساس مي كنند ( در محل كار، به عنوان والدين، به عنوان شريك زندگي) و ممكن است زماني كه كاري را انجام نمي دهند، استرس داشته باشند.

منبع:كانون مشاوران ايران-هر چيزي كه بايد در مورد سندرم ايمپاستر بدانيد

آيا كودك شما بي خوابي دوران كودكي را تجربه مي كند؟ بي خوابي، ترس از خواب، ترس شبانه و شب ادراري از مشكلات رايج خواب در كودكان مي باشد. در اين مقاله نكاتي ذكر شده است كه كمك مي كند كودك شما خواب كافي را تجربه كند.
درك مشكلات خواب در كودكان و بي خوابي  دوران كودكيمشكلات خواب در ميان كودكان به خصوص در سنين پايين امري رايج مي باشد. بي خوابي، ترس قبل از خواب، وحشت شبانه، راه رفتن در خواب و شب ادراري مي تواند الگوي طبيعي خواب كودك شما را مختل كنند.
برخي از كودكان ممكن است در زمان خواب احساس خستگي نكنند، در به خواب رفتن بدون حضور والدين مشكل داشته باشند، در نيمه شب از خواب بيدار شوند، بچرخند، در خواب احساس سقوط دارند و نتوانند خواب با كيفيتي را تجربه كنند.
اين روند مي تواند براي والدين نيز خسته كننده باشد زيرا بيدار شدن كودكان خواب والدين را نيز مختل مي كند، صبح ها بايد عجله كنند چون فرزندان دير بيدار مي شوند يا مجبور هستند با كودك بداخلاق كه كم خواب است كنار بيايند.
بسياري از مشكلات خواب در دوران كودكي با رفتارهاي روزانه و عادات قبل از خواب مرتبط است كه با كمك نكاتي كه در اين مقاله ذكر شده است مي توانيد بر آن غلبه كنيد. با كمي صبر و انضباط مي‌توانيد به فرزندتان كمك كنيد تا بر مشكلات خواب خود غلبه كند.
كودكان چقدر به خواب نياز دارند؟براي عملكرد بهتر، كودكان و نوجوانان معمولاً به خواب بيشتري نسبت به بزرگسالان نياز دارند. آمار زير ساعاتي كه كودكان در حال رشد بايد در خواب بگذرانند را نشان مي دهد.
بچه ها به چند ساعت خواب نياز دارند؟نوزادان (۴ تا ۱۲ ماه)          ۱۲ تا ۱۶ ساعت (شامل چرت زدن)
كودكان نوپا (۱ تا ۲ سال)     ۱۱ تا ۱۴ ساعت (شامل چرت زدن)
كودكان (۳ تا ۵ سال)           ۱۰ تا ۱۳ ساعت (شامل چرت زدن)
كودكان (۶ تا ۱۲ سال)         ۹ تا ۱۲ ساعت
نوجوانان (۱۳ تا ۱۸ سال)     ۸ تا ۱۲ ساعت

بي خوابي دوران كودكي  
علائمي كه نشان مي دهد كودك شما به اندازه كافي نمي خوابدكودكان، درست مانند بزرگسالان، در هنگام كم خوابي در كنترل خلق و خوي خود مشكل دارند. كمبود خواب بر رفتار و وضعيت ذهني كودك تأثير مي گذارد. در برخي موارد، علائم خواب ناكافي حتي مي تواند شبيه علائم ADHD باشد.
اگر كودك شما به اندازه كافي نمي خوابد، ممكن است:
اغلب بداخلاق، تحريك پذير يا بيش از حد احساسي به نظر مي رسد.در مدرسه تمركز ندارد.خوابيدن هنگام سوار شدن به ماشيندر بيدار شدن مشكل دارد يا بعد از اينكه آن ها را بيدار كرديد دوباره به خواب مي روند.اغلب خيلي زودتر از زمان خواب خواب آلود مي شوند.اگر كودك شما اغلب در شب از خواب بيدار مي شود ممكن است درگير بي خوابي شده باشد كه يكي از بزرگ ترين مشكلات در كودكان مي باشد.

منبع:كانون مشاوران ايران-بي خوابي دوران كودكي| علت و بهترين درمان

اختلال شخصيت دوري گزين چيست؟
اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين با احساس بي كفايتي اجتماعي، حساسيت مفرط به انتقاد و كناره گيري اجتماعي مشخص مي شود.
تقريباً ۲٫۴٪ از جمعيت ايالات متحده به شخصيت دوري جو  مبتلا هستند و به نظر مي رسد كه مردان و زنان را به طور مساوي تحت تأثير قرار مي دهد.
افراد مبتلا به اختلال شخصيت دوري جو زمان زيادي را صرف نشخوار فكري در مورد كاستي‌هاي درك شده خود مي‌كنند و در برقراري روابط با ديگران كه ممكن است طرد شود، مردد هستند.
اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين مي تواند براي افراد بسيار ناراحت كننده باشد و آن ها اغلب از ترس انتقاد، طرد شدن يا خجالت از ديگران دور مي شوند.
مانند ساير اختلالات شخصيت، علائم اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين ممكن است در دوران كودكي مشاهده شود و اغلب در نوجواني يا اوايل بزرگسالي باعث نگراني و اضطراب فرد مي شود.
اين اختلال اغلب به تمام زمينه هاي زندگي تعميم مي يابد و مي تواند تأثير منفي بر روابط اجتماعي، فرصت هاي تحصيلي و شغلي داشته باشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين ممكن است بخواهند اجتماعي باشند، اما به طور قابل توجهي احساس حقارت پيدا مي كنند و تحت تاثير اين احساس قرار مي گيرند.
علائم و تشخيص شخصيت دوري جودر زير فهرستي از برخي از علائم رايج مرتبط با اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين آمده است:
احساس بي كفايتيترس شديد از انتقاداز نظر اجتماعي منزويترس شديد از طرد شدنخجالتي بيش از حدمحدود كردن روابط جديدترس طرد شدن و انتقاد شديدمدام به اين فكر مي كنند كه ديگران چگونه به آن ها نگاه مي كننداجتناب از هر چيزي كه مي تواند منجر به شكست و تمسخر شودعزت نفس پايين از درگيري اجتناب كرده و اغلب به دنبال رضايت ديگران هستند.تجزيه و تحليل ديگران براي نشانه هاي تاييد يا رد عدم قاطعيت عدم برقراري تماس اجتماعيالگوهاي رفتاري افراد مبتلا به اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين مي تواند از خفيف تا شديد متفاوت باشد.
برخي از افراد ممكن است به طور كامل از معاشرت با ديگران اجتناب كنند يا به دليل ترس از طرد شدن، تنها در صورتي معاشرت مي كنند كه بدانند ديگران آن ها را دوست دارند.
آن ها ممكن است از ترس قضاوت شدن از همه رويدادهاي اجتماعي يا ملاقات حتي با همكاران خود نيز خودداري كنند. در موقعيت‌هاي اجتماعي، فردي كه مبتلا به اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين است، ممكن است از ترس حرف نادرست، سرخ شدن، لكنت زدن يا خجالت كشيدن، از صحبت كردن بترسد.
اغلب، از ترس انتقاد يا طرد شدن، از فعاليت هاي كاري، اجتماعي يا مدرسه اجتناب مي كنند.
فرد مبتلا به اختلال شخصيت دوري جو يا دوري گزين ممكن است دائماً به خود شك كند، به خصوص در موقعيت هاي اجتماعي خود را پست تر از ديگران مي بيند.
به دليل احساس بي كفايتي و ترس از انتقاد، ممكن است از نظر اجتماعي كنار بكشند تا اين ترس ها را كاهش دهند.

براي تشخيص شخصيت دوري جو، يك فرد بايد تا زماني كه به سن بلوغ مي رسد، مشكلات زير را تجربه كرده باشد:
بازداري اجتماعياحساس بي كفايتيحساسيت به انتقاد يا طرد شدنبر اساس راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM-5)، براي تشخيص شخصيت دوري جو  بايد معيارهاي خاصي ديده شود. آن ها بايد حداقل چهار مورد از علائم زير را تجربه كنند تا درگير اختلال تشخيص داده شود:
اجتناب از فعاليت هايي كه شامل تماس بين فردي به دليل ترس از انتقاد يا طرد شدن است.عدم تمايل به تعامل با ديگران مگر اينكه مطمئن باشند كه پاسخ مثبت دريافت خواهند كرد. دودلي در روابط صميمانه به دليل ترس از مسخره شدن. نگراني در مورد مورد انتقاد قرار گرفتن.احساس بي كفايتي و بازدارندگي در موقعيت هاي اجتماعي جديد. تصور از خود به عنوان ناتوان، غير جذاب و پست تر از ديگران. بي ميلي نسبت به ريسك كردن يا شركت در فعاليت هايي كه ممكن است منجر به خجالت فرد شود. 

منبع:كانون مشاوران ايران-اختلال شخصيت دوري گزين چيست؟

درمان شناختي رفتاري چيست؟ تكنيك هاي درماني
درمان شناختي رفتاري (CBT) يكي از مهم ترين روش هاي درماني است كه توسط روانشناسان مجرب مركز مشاوره ستاره ايرانيان ارائه مي شود. ما از اين روش براي درمان افراد در سنين مختلف و براي اختلالات رواني متفاوت استفاده مي كنيم. براي كسب اطلاعات بيش تر در مورد درمان شناختي رفتاري به خواندن مقاله ادامه دهيد.
برخي از شرايطي كه با استفاده از درمان شناختي رفتاري درمان مي شوند عبارتند از:
افسردگي و ساير اختلالات خلقياضطراب و حملات پانيكاختلالات اشتهااعتيادمشكلات كنترل خشماختلالات شخصيتفوبيادر ايالات متحده، از هر ۱۵ بزرگسال، يك نفر در سال دچار افسردگي مي شود. اين عارضه براي هر كسي و در هر زمان ممكن است رخ دهد، اما در افراد ۱۵ تا ۲۸ ساله، به ويژه در زنان، شايع‌تر مي باشد.
اگر والدين، خواهر و برادر يا ساير خويشاوندان درجه يك شما سابقه ابتلا به اين بيماري را داشته باشد، خطر ابتلا به آن براي شما بيشتر مي باشد و لازم است بيش تر با مشاور در تماس باشيد.
درمان شناختي رفتاري چيست؟CBT نوعي روان درماني است كه توسط روانشناسان مجرب و آموزش ديده ارائه مي شود. اين روش به عنوان درماني موثر شناخته مي شود كه نتايج بلندمدتي به دنبال دارد.
گفتار درمانيگفتار درماني كه نوعي درمان شناختي رفتاري مي باشد به شما كمك مي كند تا الگوهاي افكار منفي را كه بر رفتار و احساس شما تأثير مي گذارد، تشخيص و تغيير دهيد. اين افكار منفي خودكار به مشكلات سلامت روان شما مي افزايند و حتي آن ها را بدتر مي كنند.
شما بايد با درمانگر خود همكاري كرده  تا افكار خودكار منفي شناسايي، آن ها را به چالش كشيده و با ديدگاهي عيني تر جايگزين كنيد. انجام اين كار مي تواند علائم افسردگي و اضطراب شما را بهبود بخشد.

روش‌هاي متداول مورد استفاده در درمان شناختي رفتاري شامل گفتار درماني، يادداشت روزانه، نقش‌بازي، تكنيك‌هاي آرام‌سازي، تمركز حواس و حواس‌پرتي ذهني است.
انواع درمان شناختي رفتاريدرمان شناختي رفتاري تنها يك نوع درمان نيست بلكه مجموعه اي از روش ها و راهكارها شامل گفتار درماني و روش هاي خودسازي مي باشد كه به طور كلي روي افكار، رفتارها و احساسات شما تاثير مي گذارد.
برخي از انواع درمان شناختي رفتاري عبارتند از:
درمان شناختي براي شناسايي و تغيير الگوهاي فكري، رفتارها و احساسات منفيرفتار درماني ديالكتيكي (DBT) كه افكار و رفتارها را از طريق راهبردهايي مانند ذهن آگاهي و تنظيم هيجاني مورد بررسي قرار ميدهدرفتاردرماني عقلاني هيجاني (REBT) براي شناخت باورهاي غيرمنطقي، به چالش كشيدن آن ها و ايجاد تغييراتهر يك از اين روش ها متكي به رويكردهاي مختلفي است كه براي رسيدگي به الگوهاي تفكري كه به پريشاني رواني شما مي افزايند، طراحي شده اند. به طور كلي، درمانگر روي اهداف خاصي تمركز خواهد كرد و هر مرحله از فرآيند را براي شما توضيح داده و اغلب تكاليفي را براي شما فراهم مي‌كند تا قبل از قرار بعدي‌تان آن ها را تكميل كنيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-درمان شناختي رفتاري چيست؟ تكنيك هاي درماني