مركز مشاوره مركز مشاوره .

مركز مشاوره

علائم بلوغ در دختران

علائم بلوغ در دختران، علائم پايان بلوغ در دختر، بلوغ دختر از چه سني شروع ميشود؟ براي پاسخ به اين سوالات اين مقاله را از دست ندهيد. بلوغ يك مرحله گذران بين دوران كودكي و دوران بزرگسالي است، و از ۳ بخش تشكيل شده است:
بلوغ عاطفيبلوغ اجتماعيبلوغ جسمي (كه بلوغ جنسي هم گفته مي شود)بلوغ دختر از چه سني شروع ميشودبلوغ طبيعي زماني است كه بدن كودكان شروع به رشد كرده و به بدن بزرگسالان جوان تبديل مي شود. دختران معمولاً بين ۸ تا ۱۳ سالگي دوره بلوغ را طي مي كنند. هنگامي كه دختر شما شروع به بلوغ مي كند، غدد جنسي (تخمدان ها) و غدد فوق كليوي (غده هايي كه در بالاي كليه ها قرار دارند) هورمون ترشح مي كنند.
اين هورمون ها اولين نشانه هاي بلوغ را ايجاد مي كنند كه عبارتند از رشد سينه، بوي بد بدن، موهاي زير بغل، موهاي ناحيه تناسلي و آكنه (جوش).
علائم بلوغ جنسي نوجوانانبلوغ جنسي در واقع دوراني است كه صفات ثانويه جنسي تكامل پيدا مي كنند و توانايي توليد مثل در فرد بوجود مي آيد.
در اين دوران نوجوان وارد حيات عاطفي خود مي شود و با رشد جنسي، احساس بي ثباتي و عدم امنيت در نوجوان ايجاد مي شود و اتفاقاتي كه در اين دوران مي افتد هم خود نوجوان و هم والدين را نيز درگير مي كند.
در دوران بلوغ جنسي تغييرات ظاهري در نوجوان ايجاد مي شود.
از آن جايي كه اين تغييرات ممكن است در جهت نا زيبايي نوجوان باشد، باعث مي شود حساسيت نوجوان روي بلوغ جسمي بيشتر از بلوغ عاطفي و بلوغ اجتماعي باشد.
علائم بلوغ در دخترانشروع بلوغ در كشورها و مناطق مختلف، متفاوت است و علائم بلوغ در دختران در هر شرايطي متفاوت مي باشد.
اين تفاوت به عواملي مانند: نوع تغذيه فرد، موقعيت جغرافيايي، عوامل وراثتي و قومي، عوامل اجتماعي و شرايط جسمي نوجوان بستگي دارد.
مثلا در كشور ما در جنوب كشور به دليل گرم تر بودن آب و هوا بلوغ دختران نسبت به غرب كشور كه مناطق سرد و كوهستاني هستند زودتر اتفاق مي افتد و علائم بلوغ در دختران را به صورت متفاوت تجربه مي كنند.
دختران نوجواني با اضافه وزن يا بي اشتهايي عصبي نسبت به هم سن هاي خود بلوغ جنسي را زودتر تجربه مي كنند و علائم بلوغ در دختران را به صورت متفاوت و كمي شديد تر تجربه مي كنند.
بين متخصصان درباره سن بلوغ همچنان اختلاف نظرهايي وجود دارد ولي مي توان گفت كه به طور معمول بلوغ دختران بين سنين ۱۶-۹ سالگي اتفاق مي افتد.
علائم
علائم بلوغ در دختران شدت متفاوتي دارد و در زمان هاي مختلفي بروز پيدا مي كند بنابراين آگاهي از علائم زير مي تواند به شما كمك كند، بهتراست از قبل اين علائم را به فرزند خود بگوييد تا خود را براي آن آماده كند:
رشد و حساس شدن سينه ها. در مرحله اول، رشد سينه با ظاهر شدن سينه كوچك شروع مي شود. ممكن است ۲ سال ديگر طول بكشد تا سينه هاي او به طور كامل رشد كنند.در طول فعاليت بدني بيشتر عرق مي كنند.ممكن است جوش هايي ظاهر شوند.دختران همچنين افزايش قد و وزن را تجربه خواهند كرد.دخترها ممكن است متوجه شود كه بازوها، ران ها، باسن و قسمت بالاي كمرش پرتر و پهن تر شده اند. در نهايت اولين قاعدگي او شروع مي شود.گرفتگي عضلات، سردرد، سرگيجه يا اسهال هنگام قاعدگي.رشد مو هاي ثانويه. رشد مو در بازو، پا، زير بغل و ناحيه شرمگاهي شروع خواهد شد.شروع سيكل هاي ماهانهتغييرات خلقي ناشي از تغييرات هورموني است.تخمدان ها بزرگتر مي شوند و توليد هورمون ها آغاز مي شود.رشد سريع قدي تا قبل از عادت ماهانهبعد از شروع عادت‌ ماهانه روند رشد قد، كند مي شود.دختران نوجوان احتمالاً در مورد تغييراتي كه تجربه مي كنند سؤالات زيادي خواهند داشت. آن ها ممكن است درك نكنند كه دوره قاعدگي آن ها چيست و چرا اتفاق مي افتد.
همچنين براي دختران نوجوان مهم است كه از تغييراتي كه در بدن خود انتظار دارند آگاه باشند. دختران بايد بتوانند سوال بپرسند و تجربيات خود را به اشتراك بگذارند تا گذار سالمي به زنانگي داشته باشند.
علائم پايان بلوغ در دخترهنگامي كه دختران به بلوغ جسمي مي رسند. موهاي ناحيه تناسلي ممكن است تا ران‌هايشان امتداد پيدا كند و برخي از دختران ممكن است يك خط مو تا ناف داشته باشند. بيشتر دختران در سن ۱۶ سالگي به اوج قد خود مي رسند، اما برخي ممكن است تا ۲۰ سالگي به رشد قد خود ادامه دهند.
بدن دختران تا پايان بلوغ انحناي بيشتري پيدا مي كند. دختران همچنين داراي ترشحات واژن هستند و شروع به مرحله قاعدگي مي كنند. قاعدگي همچنين به اين معني است كه دختران بايد ياد بگيرند كه چگونه از نوارهاي بهداشتي استفاده كنند.
بلوغ دير رساگر دختر خانمي به سن ۱۳ سالگي برسد و صفات ثانويه جنسي به صورت رشد سينه ها و رشد موهاي ثانويه اتفاق نيفتد غير طبيعي است و يا اگر دختر خانمي به سن ۱۶ سالگي برسد و سيكل قاعدگي در او ايجاد نشده باشد نياز به بررسي دارد.


همه اين موادر نشان دهنده تاخير بلوغ هستند كه به آن بلوغ دير رس گويند.
بلوغ زود رسبلوغ زود رس زماني اتفاق مي افتد كه علائم بلوغ قبل از ۷ سالگي شروع شود. اين مي تواند طبيعي باشد، اما ممكن است نياز به ارزيابي توسط متخصص غدد اطفال (پزشك هورموني) داشته باشد تا درمان هاي لازم به موقع  شروع شود.
بلوغ زودرس در دختران اثرات منفي طولاني مدتي را روي ذهن آن ها مي گذارد و در بيشتر موارد دچار افسردگي، اضطراب و آشفتگي مي شوند.
همچنين احتمال سوء مصرف مواد و يا خطر برقراري روابط جنسي زود هنگام در دختراني كه دچار بلوغ زودرس مي شوند وجود دارد.
به طور كلي مادران در اين دوران خيلي بايد مراقب فرزندان خود باشند و نياز است كه از نظر نوع كيفيت تغذيه، چاقي و لاغري و …فرزندان بيشتر مراقب باشند تا بلوغ در سنين نرمال خود اتفاق بيوفتد.

منبع:كانون مشاوران ايران-علائم بلوغ در دختران


برچسب: بلوغ در دختران,علائم بلوغ در دختران,علائم بلوغ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۴۱ توسط:دكتر جلالي موضوع:

حس مالكيت در كودكان| ۱۱ درمان قطعي روانشناسي

حس مالكيت در كودكان يكي از موضوعات دشوار براي والدين و كودكان مي باشد كه چالش هاي زيادي را به همراه دارد.
اين حس از سن ۲۰ماهگي شروع مي شود و در سن دو و نيم سالگي به اوج مي رسد، در اين سن حساس كودكان به وسايل و اسباب بازي هاي خود احساس مالكيت بسياري دارند و به هيچ عنوان حاضر نيستند آن را با ديگران تقسيم كنند.
والدين در اين هنگام نمي دانند با فرزندشان چطور برخورد كنند و شيوه تربيتي صحيح را نمي دانند به همين دليل اين موضوع منجر مي شود تا جروبحثي ميان والدين و كودك به وجود آيد.
والدين اگر  آگاهي درست و كافي را از احساس مالكيت كودك در اين سن خاص داشته باشند به راحتي مي توانند سازگاري و رشد اجتماعي كودك كمك كنند و به او كمك كند تا حس مالكيت كودك را رشد دهد.
 حس مالكيت در كودكان چيست؟كودك در هر دوره از رشد خود ويژگي ها و حالت هاي منحصر به فرد خودش را دارد و او در هر دوره از رشد كودك از نظر اجتماعي، شناختي، هيجاني و جسماني ويژگي هاي خاصي از خود نشان مي دهد.
يكي از ويژگي هاي مهمي كه در رشد اجتماعي كودك به وجود مي آيد احساس مالكيت كودك مي باشد.
كودك در دوره از رشد از سن ۲۰ماهگي تا ۵ سالگي احساس مالكيت خاصي كودك به وسايلش دارد و در سن ۲.۵ احساس مالكيت او به اوج مي رسد.
كودكان نسبت به وسايل و اشيا بيروني و اسباب بازي هاي خود بسيار حساس هستند و احساس تملك و مالكيت خاصي به آن ها دارند و اگر كسي وسايل آن ها را بردارد و يا احساس كنند كه وسايل آن ها در خطر هستند واكنش هايي از خود نشان مي دهند.
واكنش هاي آن ها مي تواند به صورت گريه و زاري و لجبازي كردن باشد و هم چنين مي تواند مقاومت خاصي براي به دست آوردن وسايل خود نشان دهند.
احترام به حس مالكيت كودكوالدين معمولا اطلاعاتي در مورد احساس مالكليت در كودكان و روش هاي صحيح برخورد با كودك در اين زمينه را نمي دانند.
به همين دليل رفتار نادرستي با كودك دارند و اين رفتار نامناسب باعث مي شود تا بر سازگاري و رشد اجتماعي كودك تاثير منفي بگذارد.
والدين بايد در مورد اين موضوع اطلاعات و آگاهي خود را بالا ببرند تا بتوانند در رشد اجتماعي كودك به او كمك كنند چون رشد اجتماعي يكي از عوامل اصلي رشد كودك مي باشد.
بايد درك كنيد كه اين موضوع طبيعي است و براي رشد اجتماعي كودك لازم مي باشد و كودكي كه اين احساس را دارد رفتارهاي ناهنجاري از خود نشان نمي دهد.
برخورد صحيح با حس مالكيت كودكانطرز برخورد با احساس مالكيت در كودك بسيار مهم است زيرا اگر به حس كودك توجه نشود و به آن احترام گذاشته نشود كودك آزرده خاطر و ناراحت مي شود و ممكن است نسبت به والدينش دلگير شده و حس خوبي نداشته باشد و فكر و نگرش او نسبت به خانواده و اطرافيانش تغيير مي كند.
والدين بايد بهترين و مناسب ترين برخورد را با كودك خود داشته باشند تا به روحيات او لطمه اي وارد نشود، والدين بايد به اين نياز كودك توجه خاصي داشته باشند و به آن احترام بگذارند.
علاوه بر احترام گذاشتن به كودك بايد حس همدلي، دوستي و بخشندگي را به كودك آموزش دهند تا كودك به خوبي رشد كند.
۱. استفاده از وسايل و اسباب بازي به صورت مشتركدر اين سن بايد كودك را با بازي هاي گروهي آشنا كرد تا دوستاني براي خود پيدا كند و با چند كودك با هم بازي كنند و هدف آن ها در بازي يكي باشد.
همچنين مي توان كودك را براي همكاري در كارها دعوت كرد و كارها را با او تقسيم كرد، و به كودك آموزش داد تا به يك هدف مشترك به خوبي برسد.


اگر با كودك برخورد درست و صحيحي داشته باشيد مي توانيد او را با همكاري، رعايت نوبت و بخشندگي به خوبي آشنا كنيد و اين ويژگي ها را در او تقويت كنيد.
۲. حس مالكيت در كودكان، گفتگو با كودكوالدين مي توانند با كودك خود به گفتگو بپردازند و مسائل را براي او توضيح دهند اين برخورد مي تواند مفيد باشد.
اگر نسبت به وسايلش بسيار حساس باشد و تملك خاصي به آن ها داشته باشد مي توانيد دليل اين رفتارش را از او بپرسيد كه چرا اين حس را نسبت به وسايلش دارد.
اين رفتار صحيح باعث خواهد شد تا كودك احساس خود را به خوبي بيان كند و شما متوجه شويد كه كودك به چه دلايلي اين رفتار را از خود نشان مي دهد.

حس مالكيت در كودكان۳. آموزش به كودك هنگام ندادن اسباب بازي به ديگراناگر كودك به يكي از اسباب بازي هايش بسيار احساس مالكيت مي كند و تملك خاصي به آن دارد و تحت هيچ شرايطي آن را به دوستان و همبازي ها خود نمي دهد بايد با كودك خود حرف بزنيد و به او فرصت دهيد تا در مورد حرف هاي شما فكر كند.
با اين روش شما مي توانيد او را با مفاهيمي مانند تقسيم كردن وسايل، بازي مشترك و گروهي را براي او بيان كنيد تا دفعه بعد راحتر با همبازي هايش بازي كند.

منبع:كانون مشاوران ايران-حس مالكيت در كودكان| ۱۱ درمان قطعي روانشناسي


برچسب: حس مالكيت در كودكان,احساس مالكيت كودك,حس مالكيت،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۹ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۲:۵۵:۴۰ توسط:دكتر جلالي موضوع:

ازدواج با خود ( سولوگامي)، تعريف + علل

ازدواج با خود ( سولوگامي)، تعريف + علل
سولوگومي عجيب ترين ازدواجي است كه بشر در طول تاريخ خود اختراع كرده باشد، تا به امروز يكي از باورهاي عمومي اين است كه اولين اصل ازدواج وجود دو نفر از جنس مخالف مي باشد.
اما در دهه هاي اخير ازدواج از شكل سنتي اش خارج شده است و صورت هاي مختلفي مثل ازدواج همجنس گرايانه و يا ازدواج با حيوانات را مشاهده شده است.
اما امروزه با پديده اي به نام ازدواج آشنا هستيم كه فلسفه اصلي ازدواج را زير سوال مي برد و اصلي ترين دليلي كه باعث ازدواج با خود مي شود مي توان به دو مفهوم انزوا طلبي و خودشيفتگي اشاره كرد كه بايد اين دو مورد بررسي قرار گيرد.
در اين مقاله به بررسي ابعاد اصلي ازدواج با خود مي پردازيم هم چنين مشاوره قبل از ازدواج به شما كمك مي كند تا ابعاد مختلفي كه باعث ازدواج با خود مي شود را مورد بررسي قرار داده و بهترين تصميم را بگيريد.
تعريف ازدواج با خود يا سولوگاميسولوگامي رسم جديد مي باشد كه در آن خبري از عروس و داماد نمي باشد و فرد با خودش ازدواج مي كند بسياري از افراد ممكن است فكر كنند كه اين كار توهمي بيش نبوده و امكان پذير نمي باشد اما از سال ۱۹۹۳ اين روند شروع شده است و خانم ليندا بيكر اولين كسي بوده كه با خودش ازدواج كرده است.
ازدواج با خود در طي مراسمي با حضور عاقد و جمعي از شاهدان به صورت رسمي برگزار مي شود و فرد در مقابل آيينه مي ايستد و بعد از خواندن خطبه عقد به خودش بله مي گويد.
در اين ازدواج فرد به تنهايي خود ادامه مي دهد و با خود روابط عاطفي برقرار مي كند تاكنون نمونه هايي از اين ازدواج در كشورهايي مانند آمريكا، ژاپن، تايوان، انگلستان و برخي از موارد در استراليا مشاهده شده است.
ازدواج با خود دلايل اصليسولوگامي از نظر عرفي رسمي عجيب و غير عادي به نظر مي رسد و به دلايلي فرد تن به اين ازدواج مي دهد كه در زير اصلي ترين آن ها را بيان مي كنيم.
انزوا طلبييكي از دلايلي كه باعث مي شود فرد با خود ازدواج كند انزوا طلبي مي باشد در اين زمان فرد تمايل ندارد تنهايي اش را بهم بزند و به خاطر اين كه انزوا و تنهايي اش را حفظ كند با خود ازدواج مي كند.
خو شيفتگيبر اساس تحقيقات انجام شده يكي از اصلي ترين دلايل ازدواج با خود سولوگامي، خود شيفتگي مي باشد، اختلال شخصيت خودشيفته از موضوعات شناخته شده در روانشناسي است، واژه خود شيفتگي يا نارسيسيسم از اسطوره يوناني گرفته شده است.


ازدواج با خود نارسيس مردي  جوان و خوش چهره و جذاب بود كه تمامي دختران عاشق او بودند اما او به هيچ كس توجه نمي كرد و به آن ها علاقه اي نشان نمي داد و تنها حودش را جذاب مي دانست روزي او براي نوشيدن آب به كنار بركه مي رود و به گونه اي محو عكس چهره خود در آب بركه مي شود طوري كه در آب افتاده و در آن غرق مي شود.
افرادي كه مبتلا به خودشيفتگي مي باشند هيچ كس را لايق خودشان نمي دانند و آن ها عشق بيش از حدي به خودشان دارند در واقع افرادي كه به سمت ازدواج با خود سولوگامي مي روند يكي از پيامدهاي منطقي خود شيفتگي مفرط مي باشد.
ازدواج با خود ( سولوگامي)، پيامدهاتا چند سال پيش يكي از مهم ترين دغدغه هاي و نگراني هاي انسان تنهايي بود و ازدواج بهترين راه براي حل اين موضوع است  به طوري كه با ازدواج خانواده اي حاصل مي شود و منبع آرامش و پناهگاه انسان است.

منبع:كانون مشاوران ايران-ازدواج با خود ( سولوگامي)، تعريف + علل


برچسب: سولوگامي,ازدواج,ازدواج با خود،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۸ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۲۱:۰۸ توسط:دكتر جلالي موضوع:

چالش نوشتن تكاليف مدرسه

” وادار كردن آنها براي نوشتن تكاليف مانند يك مبارزه دشوار است و در رياضي و علوم هيچ وقت نتوانستم كاري از پيش ببرم”
اين جملات را به كرات از والدين مي شنويم. گاهي اوقات تكاليف براي والدين دلهره اور هستند همانطور كه براي بچه ها هستند. والدين نگران مي شوند وقتي‌كه بچه ها تكاليف خودرا براي دقيقه اخر مي‌گذارند يا از انجام همه انها سر باز ميزنند، كه مي‌تواند منجر به درگيري در خانه شود. از طرف ديگر والدين همچنين ممكن است دلهره داشته باشند كه اگر بچه ها از انها كمك بخواهند قادر به كمك كردن نباشند.
كنار امدن با تكليف
به بچه ها شانس صحبت درباره تكاليف مدرسه شان را بدهيد- وقتي‌كه شما از انها درباره روزشان مي پرسيد بررسي كنيد تا ببينيد كه انها چه چيزهايي را ياد مي‌گيرند. حتي اگر در باره يك موضوع خاص اطلاعاتي نداريد همچنان شما مي‌توانيد با گوش كردن و كمك به انها براي پيدا كردن جوابهايشان، كمك كنيد. اگر شما تكليفي كه به انها داده شده است را متوجه نمي‌شويد، انرا در اينترنت جستجو كنيد يا از دوستان و خانواده سوال كنيد. وقتيكه شما دركي از كار داريد ممكن است بهتر بتوانيد كودك خود را پشتيباني كنيد.
به فرزندانتان براي پذيرش مسئوليت سازمان دهي و انجام تكاليفشان كمك كنيد. هرگز فراموش نكنيد كه فرزندتان را براي كاري كه در انجام ان شركت دارند تشويق كنيد. بسياري از مدارس يك دفتر تكاليف يا دفتر ثبت وقايع روزانه دارند كه والدين هر روز بايد انرا امضا كنند. اين به شما و فرزندتان براي دنبال كردن تكاليف  كمك مي‌كند .


ايجاد يك محيط مناسب براي تكاليف
بعضي از كودكان ترجيح ميدهند كه تكاليف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حاليكه برخي ديگر ترجيح مي‌دهند تا ابتدا كمي استراحت كنند. به كودكتان اجازه دهيد كه يك روش مناسب خود بيابد و انرا دنبال كند. ايجاد يك مكان مناسب كه انها بتوانند تكاليف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ايده ال محيطي تميز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجيح ميدهند با موسيقي كار كنند به انها اجازه دهيد.
اگر شما فضايي در خانه نداريد يا به مكاني براي دسترسي به اينترنت احتياج داريد، كتابخانه را امتحان كنيد. هيچ چيزي ارزش انرا ندارد كه در حاليكه منابع انلاين عالي بسياري براي كمك به تكاليف فرزندانتان وجود دارد، كودك شما تكاليفش به تنهايي انجام دهد و به تنهايي ياد بگيرد.

منبع:كانون مشاوران ايران-چالش نوشتن تكاليف مدرسه


برچسب: نوشتن تكاليف مدرسه,تكاليف فرزندان,تكاليف مدرسه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۷ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۲:۰۹:۰۱ توسط:دكتر جلالي موضوع:

با خودزني كودكان چگونه برخورد كنيم؟

ممكن است كودكاني را ديده باشيد كه در مواقع احساس تنهايي، ناكامي و خشم، دست به خودزني مي زنند.
رفتارهاي خودآزارگرانه ي اين دسته از كودكان دامنه ي وسيعي از جمله كشيدن موهايشان، به زمين انداختن خود، مشت كوبيدن به ديوار، به سر و صورت زدن و رفتارهاي خطرناك تري مانند آسيب زدن به خود با اشياي مختلف را در بر مي گيرد.
خودزني كودكوالدين و مراقبان با مشاهده اين علائم احساس سردرگمي، عصبانيت و درماندگي مي كنند، اما بسياري نمي دانند از كجا شروع كنند. در صورت مشاهده خودزني كودكان و نوجوانان اين مقاله را از دست ندهيد.
هدف كودك از خود زني چيست؟در حقيقت هدف كودك از انجام اين رفتارها تنها يك چيز است ” محقق كردن خواسته ي خود با توسل به زور و اجبار”.
كودكاني كه در سنين پايين با انجام رفتارهاي خودآزارگرانه موفق به تحقق خواسته هايشان مي شوند، در نوجواني، جواني و بزرگسالي نيز شيوه ي جديدي را اتخاذ نخواهند كرد.
اين افراد براي رسيدن به اهداف ريز و درشت خود، آسيب زدن به سلامتي شان را نشانه مي گيرند و آمارها حاكي از تعداد زياد اقدام به خودكشي در آن هاست.


چرا همه ي كودكان خودزني نمي كنند؟براساس تحقيقات، احساسات تجربه شده توسط كودكي كه دست به خود زني مي زند تا حد زيادي با بزرگسالان يكي است.
نوع انساني با قرار گرفتن در معرض ناكامي، احساس درد و رنج رواني زيادي را تجربه كرده و براي كاهش آن دست به رفتارهاي خودآسيب رسان مي زند.
بنابراين ممكن است در همه ي كودكان نمونه هايي از آسيب زدن به خود را درسنين پايين مشاهده كنيد.
نكته ي قابل توجه آن است كه چرا اين رفتارها در گروهي از كودكان ادامه دار مي شود در حاليكه در گروهي ديگر به سرعت خاموش مي شود؟


در پاسخ بايد گفت دسته اي از دلايل در كنار هم منجربه تداوم خودزني كودكان مي شود:
۱) عدم آگاهي كودكان از شيوه هاي صحيح تحقق خواسته ها منجر به استفاده از روش هاي ناپخته ي ابرازگري هيجاني مانند خود زني مي شود.
در اين موارد، لازم است شما به عنوان والدين، شيوه ي صحيح بيان خواسته ها را به فرزندتان آموزش دهيد.
به عنوان مثال در وضعيتي خودتان را هم قد كودك قرار دهيد و با آرامش و منطق به او بگوييد كه ” وقتي بچه اي داد مي زند يا به خودش آسيب مي زنه، من اصلا نمي فهمم اون چي ميخواد. تنها راهش اينه كه اون اشكاشو پاك كنه و چيزي كه ميخواد رو بهم بگه تا بتونيم با هم حرف بزنيم”.
۲) عدم اقتدار والدين نيز در تداوم اين نوع رفتارها بسيار موثر است.
اگر كودك بتواند با نشانه گرفتن سلامتي اش، شما را تحت تاثير قرار دهد و از موضع اقتدار خارج كند، مي توانيد مطمين باشيد كه هميشه با استفاده از اين قبل رفتارها دست به كنترل شما خواهد زد. بنابراين لازم است، مقتدرانه عمل كنيد.
به اين منظور، در مقابل رفتاهاي خودآزارگرانه ي كودك، “واكنشي حاكي از بي توجهي” بسيار موثر است.

منبع:كانون مشاوران ايران-با خودزني كودكان چگونه برخورد كنيم؟


برچسب: خودزني كودك,خودكشي,خودزني،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۱:۳۷:۲۹ توسط:دكتر جلالي موضوع:

عشق اول زنان | آيا براحتي فراموش مي شود؟

آيا عشق اول زنان به راحتي فراموش مي شود؟ عشق اول به طور كلي يك تجربه خاص مي باشد اما عشق اول فراتر از آن و چيز ديگري مي باشد، هميشه اولويت تجربه ها لذت بخش ترين آن ها مي باشد و هيچ گاه فراموش نمي شوند.
اگر چه بين عشق زنان و مردان تفاوت هايي وجود دارد، اما عشق اول به ويژه براي زنان فراموش نشدني است و براي هميشه در ذهن و دلشان به يادگار باقي مي ماند، زماني كه عشق اول يادآوري مي شود انبوهي از احساسات مختلف را به دنبال دارد.
اما هر كس در زندگي اش به بينش عميقي نسبت به اين موضوع رسيده است كه بهتر است براي رشد و پيشرفت خود، عشق اول را فراموش كرده و از اين مرحله عبور كند، اما زنان نمي دانند كه چطور عشق اولشان را فراموش كنند؟ در اين مقاله سعي داريم به اين سوال پاسخ دهيم.
چرا فراموش كردن عشق اول زنان راحت نيست؟فراموش كردن عشق اول دشوار مي باشد و نبايد خودتان را به خاطر آن سرزنش كنيد و احتمال دارد بعد از اولين تجربه عشقي كه موفقيت آميز نبوده است بارها به فكر تجربه هاي جديد و تشكيل رابطه پايدار بوده باشيد اما زماني كه خاطرات عشقي قديمي يادآور شده و حسرت آن باقي مانده است در به وجود آمدن رابطه جدي ناتوان باشيد.
در اين صورت سرزنش كردن خود فايده اي ندارد و در بسياري از اوقات شرايط را بدتر مي كند اگرچه فراموش كردن عشق اول دشوار مي باشد اما غيرممكن نيست.
براي فراموشي مي توانيد در جلسات روان درماني شركت كنيد به طور معمول روانشناس در اين جلسات دلايلي مبتني بر اين كه نمي توانيد عشق اول خودتان را فراموش كنيد ارائه مي دهد و شما را در جهت كنار آمدن با آن و يافتن عشق جديد راهنمايي مي كند، در ادامه مقاله به برخي از اين دلايل مي پردازيم:
قدرتمند بودن عشق اولزماني كه زنان براي بار اول عاشق مي شوند نشانه هاي عاشق شدن در آن ها ديده مي شود و اولين شادي هاي دو نفره را تجربه مي كنند و با اين وجود در مي يابيم كه گذر از عشق اول چندان راحت نمي باشد، زيرا عواملي  بيان مي شود كه نشان مي دهند فراموشي عشق اول براي زنان دشوار است و اين امر منطقي به نظر مي رسد.
عشق براي اولين بار باعث مي شود تا بهترين حس هاي دنيا به سراغ بيايد، زيرا هيچ گاه اين چنين تجربه اي نداشته ايد و براي شما جديد و تازه است.از اعماق وجودتان به طرف مقابل اهميت مي دهيد به طوري كه فكرش را نمي كنيد بتوانيد اين حس را با كس ديگري داشته باشيد و با تمام وجود دوستش داريد.زماني كه براي اولين بار از ته دل عاشق مي شويد هيجانات بسياري به سوي شما مي آيد كه ترس از دست دادن جز آن ها مي باشد.


عشق اول زنانقدرتمند بودن اولين شكست عشقيتجربه شكست عشقي به خصوص در عشق اول مي تواند بسيار دردناك باشد و برخي از زنان را از پا در آورد، زماني كه فرد دچار شكست عشقي مي شود دلتنگي، اندوه، حسرت همراه با خاطرات خوب و بد گذشته به سراغش مي آيد به همين دليل التيام دادن زخم هايي كه به روح و روان وارد شده نياز به درمان دارد و درمان آن طول مي كشد.
اين كه دوستانه از يكديگر جدا شويد يا با جر و بحث در اصل قضيه تفاوتي ندارد زيرا احتمال دارد هر زماني در آينده به ياد عشق تان بيفتد و خاطرات و حسرت و دلتنگي به سراغتان آيد.
خاصيت پاك بودن عشق اولتجربه عشق اول بسيار پاك و خالص مي باشد زيرا فرد بدون آن كه متوجه باشد عشق در وجود او رشد كرده و گسترده مي شود، آن چيزي كه عشق اول را براي فرد خاص مي كند اين است كه به صورت ناگهاني و بدون برنامه قبلي به وجود مي آيد، هم چنين تجربه عشق اول مشخص مي كند كه از روابطتان در آينده چه انتظاراتي داريد و چه چيزي مي خواهيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-عشق اول زنان | آيا براحتي فراموش مي شود؟


برچسب: عشق اول زنان,عشق,عشق اول،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۵ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۵:۱۳:۳۷ توسط:دكتر جلالي موضوع:

توقف كتك زدن بچه هاي ديگر

ممكن است عجيب به نظر برسد كه كودكاني كه به ديگران صدمه مي‌زنند در واقع كودكاني ترسو هستند!
ترس‌هايي كه منجر به ايجاد مشكل در كودك آسيب رسان مي شود، معمولا ريشه در تجارب ترس اوليه در زندگي اش دارد، با وجود اينكه كودك به هيچ وجه ترسو به نظر نمي رسد!
كودك وحشت زده براي مديريت ترسش، رفتارهاي پرخاشگرانه اي را توليد مي كند كه اين رفتارها هر زماني كه او احساس تنش كند، شعله ور مي شوند. به جاي گريه يا صحبت كردن، وقتي كه از چيزي مي‌ترسد، وحشت زده و هول مي شود، و اين امر ترسش را تشديد مي كند طوري كه نمي تواند درخواست كمك كند.
به منظور كمك به يك كودك ترسو، لازم نيست كه حتما دليل ترسو بودنش را بدانيد. آنچه كه لازم است انجام اقداماتي  براي افزايش حس ايمني اش و برقرار كردن ارتباط با شماست، چه پدر مادر او باشيد چه يك مراقب و يا يك دوست محبوب او. همچنين شما بايد اقداماتي براي جلوگيري از هرگونه اسيب رساندن تكانشي او به ديگران انجام دهيد.
همانگونه كه شما با او ارتباط برقرار مي كنيد و از او محافظت مي كنيد، كودك احساسات اتشيني كه وي را به كتك زدن سوق مي دهد با شما در ميان مي گذارد. گوش دادن به احساسات يك كودك در حالي كه مانع از آسيب رساني او به شخص ديگري مي شويد، به او اجازه مي دهد تا ترس هاي پنهانش را آزاد كند. بنابراين او آرام مي شود و به ديگران به عنوان دوستانش نگاه مي كند نه به عنوان يك تهديد. در زير روش هايي براي مقابله با اين رفتارهاي ذكر شده اند:
اول، يك ارتباط قوي تر بسازيد:
فرصت هايي را براي ارتباط بيشتر و كامل تر ايجاد كنيد. صرف كردن زمان هاي خاص براي او ابزاري است كه براي ايجاد ارتباط،ايده آل است. اگر او بچه خودتان است، تلاش كنيد كه يك زمان خاص كوتاهي  را در همان اوايل روز به او اختصاص دهيد، شايد به محض بيدار شدن، به طوري كه كودك شما روز را با پيشنهاد شما درباره ي آنچه كه او مي خواهد براي ۵ يا ۱۰ دقيقه اول روز انجام دهد، آغاز كند. اين كار را با صميميت انجام دهيد، با مهرباني به او توجه كنيد.
اين كمك مي كند كه يك كودك بفهمد كه براي شما مهم است، حتي با وجود خواهر و برادرهاي ديگر، يك برنامه ي صبحگاهي و يا تماس هاي تلفني در ابتداي روز كه شما بايد به آنها هم بپردازيد.
اگر كودك فرد آشناييست كه جزء خانواده شما نيست، تلاش كنيد كه در اولين فرصتي كه او را ديديد برايش زمان ويژه اي در نظر بگيريد و به او اهميت دهيد.
براي مثال،در زمان بازي ،شما ممكن است تعدادي بازي پرسرو صدا يا بازي هايي مثل قايم باشك را براي ارتباط برقرار كردن بين بچه هايي كه با هم بازي مي كنند راه بياندازيد. خودتان را به جمع آنها اضافه كنيد، روي زمين بنشينيد و با آنها به شكلي محبت آميز بازي كنيد. اگر مي‌توانيد با برعهده گرفتن نقش فردي كه قدرت كمتري دارد باعث خنده و شادي آنها شويد، شرايطي فراهم كنيد كه  بچه ها با هم به منظور”دستگيركردن”شما با بالش ها يا بادكنك ها، يا با بيرون پريدن از جايي كه  در بازي قايم باشك براي “ترساندن” شما قايم شده اند، با هم همكاري كنند.
وقتي آنها مي خندند (بدون اينكه غلغلك شوند) و حس”برنده” شدن دارند، اين نشان مي دهد كه شما امر اهميت دادن به آن ها را به خوبي انجام داده ايد. خنديدن و احساس ايمني و قدرت بچه ها كه نتيجه ي اهميت دادن به آنهاست،كمك مي‌كند كه با هم پيوند داشته باشند و تنش هارا كاهش مي دهد و اين امر به آنها كمك مي كند كه در حضور شما احساس امنيت و ارزشمندي و اطمينان خاطر داشته باشند.
در يك گردهمايي خانوادگي، شما ممكن است يك بازي گرگم به هوا و يا “من مي خواهم شما را بگيرم” كه بچه ها مي توانند در آن برنده شوند، راه بياندازيد. براي مثال، شما ممكن است دست هايتان را باز كنيد و سعي كنيد به آنها نشان دهيد كه يك خرس بزرگ هستيد. اما تلوتلو بخوريد و مغلوب شويد ونشان دهيد كه از آنها شكست خورديد. ان ها عاشق اين هستند كه بهتر از شما باشند.سپس آنها را نوازش كنيد و مطمئنشان كنيد كه آنها از شما بهترند. درحين بازي با انها تماس چشمي برقرار كنيد. توسط آنها گول بخوريد اما دوباره بلند شويد و تلاش كنيد. اين نوع بازي منجر به ايجاد احساس قدرت خالص در اين نوع كودكان مي شود.
يك كودك ممكن است در طول زمان بازي فرصتي پيدا كند تا ناراحتيش را به شيوه اي عملي تر نشان دهد، او ممكن است با آرنج محكم به شما ضربه بزند، يا در كلوچه اي كه به او تعارف مي كنيد نقصي پيدا كند، يا به چشم هاي شما خيره شود و شروع كند با مداد رنگي ديوار خانه تان را خط خطي كند. وقتي شما به ارامي به او نزديك مي شويد تا محدوديت هايي را براي او ايجاد كنيد، دليلي براي گريه كردن، اوقات تلخي پيدا مي كند. اين ابراز احساسات در واقع شروعي براي درمان احساساتيست كه او به همراه دارد، و به احتمال زياد همان احساساتي هستند كه گاهي اوقات او را تحريك به صدمه زدن مي كنند.


دوم، وقتي كه او گريه و زاري ميكند شنونده باشيد:
به اين معني كه نزديكش بمانيد و متقابلا طوفان عاطفي به راه نيندازيد و به كودك اجازه دهيد كه بداند شما كنار او هستيد. اگر شما از او حمايت كنيد، او ترس ها و ناراحتي هايش را بيرون مي ريزد. اغلب يك كودك به سرعت ،گفتن:”كلوچه من شكسته شده،من يك كلوچه جديد مي خواهم” را با”من مادرم را مي خواهم” عوض مي كند. به مرور شكايت او تبديل به وحشت مي شود. شنونده باشيد. شما لازم نيست كه تلاش كنيد چيزي را رفع و رجوع كنيد. شما فقط فرد مناسبي براي گوش كردن به او هستيد. اجازه دهيد در مورد ضريه خوردن دست يا آرنجش، در مورد نياز داشتن به يك كلوچه كامل، يا در مورد هر نياز فوري ديگري در ان لحظه احساس وحشت كند. بعدا وقت براي باندپيچي كردن دستش يا تهيه كلوچه كامل براي او وجود دارد. در حال حاضر، اجازه دهيد او به شما نشان دهد كه چقدر و چطور ناراحت است.

منبع:كانون مشاوران ايران-توقف كتك زدن بچه هاي ديگر


برچسب: كتك زدن بچه هاي ديگر,كودك ترسو,كتك زدن،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۵۲:۱۸ توسط:دكتر جلالي موضوع:

لجبازي كودك و نگرش هاي تربيتي نادرست

نگرش هاي شما به عنوان والد در تشديد مشكل لجبازي و نافرماني در كودكتان تاثير زيادي دارد. همه والدين در مورد فرزندان خود عقايد و نگرش هايي دارند. برخي از اين عقايد منطقي و سودمند و برخي ديگر غير منطقي و بيهوده هستند.عقايد منطقي، عقايدي هستند كه دليلي براي آن ها وجود دارد. انعطاف پذير هستند و منجر به بروز رفتارها و هيجانات متعادل و مناسب مي شوند.
عقايد غير منطقي عقايدي هستند كه دليلي براي آن ها وجود ندارد. انعطاف پذير و مطلق هستند،با جهان پيرامون خود هماهنگي ندارند، مانع دستيابي انساني به اهدافش مي گردند و در نهايت به بروز رفتارها وهيجانات نامناسب وناراحت كننده مي انجامند.
رفتار والدين احتمالآ مبتني بر تركيبي از عقايد منطقي و غير منطقي در مورد فرزندشان و رفتارهاي مقابله جويانه وي است. نگرش هاي منطقي و غير منطقي والدين،در حد وسط چهار طيف فكري كه در هر فردي وجود دارد، قرار مي گيرد. اين طيف ها عبارتند از :
۱- پرتوقعي- تفكر ترجيحي- بي توجهيپرتوقعي نگرشي است كه به موجب آن يك پدر يا مادر به شكلي خدا گونه مي پندارد فرزند من و ديگران بايد به شكلي كه من مي خواهم رفتار كنند.اين طرز فكر بسيار خشك،بزرگ منشانه و غير منطقي است، زيرا هيچ قانوني در طبيعت وجود ندارد كه فرزند شما يا هر فرد ديگري را مجبور به رفتار مطابق دستور شما بكند. اين خود خواهي هيچ نقطه اي ندارد جز عصبانيت شما، زيرا كودك نافرمان در بسياري  از مواقع قوانين اعلام شده توسط والدين را نقض خواهد كرد.
۲- احساس شكست خوردگي- احساس نگراني- بي احساسي.احساس شكست خوردگي حالتي ذهني است كه به موجب آن پدر و مادر فكر مي كند. كارهاي فرزند من بسيار نا خوشايند، خيلي بد و بسيار نارا حت كننده است. رفتار هاي زشت او كاملآ مرا خرد كرده است . اين طرز فكر كاملآ غير منطقي است، زيرا كلمات بسيار نا خوشايند،خيلي بد وبسيار ناراحت كننده به اين معنا هستند كه چيزي ۱۰۰ درصد بد است، يعني بدتر از هر چيز بدي كه ممكن است براي يك فرد پيش بيايد.


اختلال نافرماني و لجبازي كودك۳- عدم تحمل ناكامي- تحمل ناكامي- انكار ناكامي.عدم تحمل ناكامي زماني رخ مي دهد كه والدين هنگام بروز مشكلات دست از تلاش ومبارزه بردارند وبخود بگويند، من بايد بي هيچ تلاش وكوششي از همكاري فرزندم برخوردار باشم چون اصلآ نمي توانم عدم همكاري او را تحمل كنم. فرزند من بايد خودش بداند كه رفتار صحيح چيست وهمان گونه عمل نمايد. اين طرز فكر باعث نا هماهنگي در رفتار والدين مي شود زيرا بعضي از آن ها معتقدند كه مجبورنيستند خود را به درد سر بياندازند و به سختي تلاش كنند تا به نتيجه برسند. اين طرز فكر والدين را از پيگيري هر برنامه اي جهت كمك به فرزند نافرمان باز مي دارد.

منبع:كانون مشاوران ايران-لجبازي كودك و نگرش هاي تربيتي نادرست


برچسب: لجبازي كودك,كودك لجباز,نگرش تربيتي،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۸:۱۷:۳۹ توسط:دكتر جلالي موضوع:

پرخاشگري چيست و انواع پرخاشگري در روانشناسي pdf

آشنايي با انواع پرخاشگري در روانشناسي و پرخاشگري چيست ؟
آن چه كه از پرخاشگري در نگاه اول به ذهن مان خطور مي كند رفتاري نامعقول، خود خواهانه و حاكي از يك تصميم هيجاني و اشتباه است.
چرا پرخاشگري مي كنم و چطور آن را رفع كنم؟اما پرخاشگري صرفا نشان دهنده ي رفتار غير منطقي و همراه با پشيماني و دردسر نيست.
از نظر تكاملي آن چه كه باعث بقاي نسل و پيروزي اجداد مان مي شده برخوردي همراه با پرخاشگري و مبارزه با عامل تهديد كننده جاني و محدوده زندگي يا قلمروشان بود.
در روانشناسي پرخاشگري به رفتاري گفته مي شود كه هدف آن ايجاد آزار و اذييت به ديگري است كه معمولا اين كار با هدف انتقام و تنبيه صورت مي گيرد.
پرخاشگري اصولا ديگران را هدف مي گيرد اما ممكن است متوجه خود فرد نيز شود.
پرخاشگري چيست ؟در واقع مي توان گفت در خودآزاري يا مازوخيسم فرد پرخاشگر از ايجاد درد و آسيب به خود لذت مي برد.
پرخاشگري معطوف به خود ممكن است به صورت خود كشي نيز جلوه كند كه اين حالت با خودآزاري فرق دارد كه فرد با مرگ خود قصد انتقام گرفتن، عذاب وجدان و درد دادن به ديگران را دارد.
عده اي از روانشناسان (مثلا فرويد) معتقدند پرخاشگري ذاتي بوده و در درون همه انسان ها به صورت يك نيروي نهفته وجود دارد كه در صورت عدم تخليه انباشته مي شود.
طرفداران ذاتي بودن پرخاشگري، ورزش كردن و تخليه انرژي از راه جامعه پسندانه را نقطه مقابل تخليه نامطلوب (يعني تخريب اموال و قتل) عنوان مي كنند.
عده  ديگري از نظريه پردازان نيز به نقش يادگيري در پرخاشگري معتقد بوده و مخالف ذاتي بودن آن هستند.
علت پرخاشگري چيست؟اصولا پرخاشگري در پاسخ به ناكامي رخ مي دهد، يعني زماني كه فرد در راه رسيدن به اهداف اش با موانع مواجه مي شود، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان مي دهد.
در واقع فرد با رفتار پرخاشگرانه در مقابل ناكامي تا حدودي تسكين پيدا مي كند كه معمولا بعد از اين تسكين موقتي ( به جاي چاره انديشي و حل مسئله)، احساس پشيماني را تجربه خواهد نمود.
اما اين كه فرد بعد از ناكامي چه واكنشي نشان دهد تا حد زيادي به نوع تربيتي كه در خانواده داشته بستگي دارد.


تحقيقات نشان داده است كه كودكان پرخاشگر معمولا والدين پرخاشگري دارند كه از آن ها الگوبرداري كرده اند.
رفتار پرخاشگرانه ممكن است توسط ديگران و به خصوص در كودكي تقويت شده باشد.
اين كه بچه اي بعد از دعوا يا رفتار خشونت بار توسط والدين يا خواهر برادر هاي بزرگ تر تشويق شود و از رفتار پرخاشگرانه ي او به عنوان يك رفتار شجاعانه ياد شود،
مسلما باعث تقويت و ايجاد يك ذهنيت مثبت نسبت به اين رفتار خواهد شد.همچنين رسانه هاي گروهي به ويژه تلويزيون در تقويت رفتار پرخاشگرانه نقش بسزايي دارند.
تحقيقات نشان داده كه بازي هاي رايانه اي بخصوص در دانش آموزان منجر به افزايش رفتارهاي پرخاشگري در روابط شان با دوستان و محيط خانوادگي( خواهر و برادرها) مي شود.
نقش وراثت نيز در خصوصيات شخصيتي و رفتار پرخاشگرانه موضوعي است كه مورد قبول بسياري از نظريه پردازان مي باشد.

منبع:كانون مشاوران ايران-پرخاشگري چيست و انواع پرخاشگري در روانشناسي pdf


برچسب: پرخاشگري,انواع پرخاشگري در روانشناسي,انواع پرخاشگري،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۵۲:۰۵ توسط:دكتر جلالي موضوع:

آيا كودكان شخصيت والدينشان را به ارث مي برند؟

كودكان ويژگي هاي فيزيكي والدينشان را به ارث مي برند، ولي دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ويژگي هاي شخصيتي والدين توسط كودكان كمتر مطمئن هستند. برخي از ويژگي هاي شخصيتي كه در كودكان ظاهر مي شوند پايه ي ژنتيكي دارند، ولي در شكل گيري شخصيت چندين ژن نقش دارند. محيط نيز در شكل گيري رشد ويژگي هاي شخصيتي نقش دارند. با وجود اينكه ممكن است كودك شما در برخي ويژگي هاي شخصيتي گرايش ژنتيكي نشان دهند با اين حال اين ويژگي ها زماني خود را نشان مي دهند كه محيط شرايط لازم براي بروز صفات مرتبط با اين ژن ها را فراهم سازد.
ژنتيك و شخصيتمحققين در شكل گيري ويژگي هاي شخصيتي ويژگي هاي ژنتيكي را دخيل مي دانند. ژن‌هاي مختلفي در كودك وجود دارند كه باعث شكل گيري ويژگي شخصيتي كودك مي شوند. در برخي موارد به دليل تاثير شرايط محيطي و يا تاثير ژن هاي ديگر برخي از ژن‌ها فعال و يا غير فعال مي شوند. بر طبق گزارش شبكه ي خبري ژنوم، ژنها از طريق پيام هاي شيميايي مانند ترشح هورمون سرتونين و دوپامين كه مي توانند تاثيرات عميقي بر روي مغز داشته باشند ويژگي هاي شخصيتي فرد مانند اضطراب و خجالتي بودن را تحت تاثير قرار مي‌دهند.
تاثير وراثت در مقابل تاثير محيطحدود ۴۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي از طريق وراثت به ارث مي رسند، بر طبق نظريه دكتر ديويد فاندر، پرفسور روانشناسي دانشگاه ريورسايد كاليفرنيا، و نويسنده ي «معماي شخصيت». اين نظريه به طور قابل توجهي تاثير محيط را مورد بررسي قرار داده است. فاكتورهاي محيطي به چيزي بيشتر از محل زندگي فردر اشاره دارند؛ تاثيرات فرهنگي و تجربيات اوليه زندگي و شرايطي كه در آن شخص بزرگ شده بر شخصيت فرد اثر گذارند. براي مثال بر طبق نظريه ي دكتر فاندر افرادي كه حامل ژن تاثير گذار بر سروتونين هستند در معرض خطر افسردگي و رفتارهاي ضد اجتماعي بيشتري هستند، اما تنها زماني كه كودكي انها سرشار از استرس و بدرفتاري از سوي محيط باشد.




صفات خانوادگيحتي دوقلوهاي همسان، كساني كه آرايش ژنتيكي يكسان دارند، ويژگي هاي شخصيتي يكساني ندارند. در حالي كه آنها رفتارهاي شخصيتي نزديك تري در مقابل دوقلوهاي ناهمسان و خواهر و برادهاي غير دوقلو دارند، آنها تنها ۵۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي يكساني برخوردارند بر اساس گفته روانشناس كودك دكتر ديويد شافر در كتابش «جامعه و رشد شخصيت». دوقلوهاي ناهمسان حدود ۳۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي يكساني برخوردارند، در حالي كه خواهر و بردارهاي غير دوقلو ۲۰ درصد از ويژگي هاي شخصيتي يكساني را دارا مي باشند. از لحاظ بيولوژيكي كودكاني كه در يك خانواده بزرگ شده اند از نظر ويژگي هاي شخصيتي تنها ۷ درصد به يكديگر شباهت دارند.

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا كودكان شخصيت والدينشان را به ارث مي برند؟


برچسب: صفات خانوادگي,ويژگي هاي شخصيتي والدين,ژنتيك و شخصيت،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۵۰:۳۳ توسط:دكتر جلالي موضوع: